? کانال تلگرامی "پویا ناظران" ? العَدلُ یَضَعُ الأُمُورَ مَواضِعَها ⚖️ عدل امور را در موضع خود قرار میدهد
فرض کنیم به هر استدلالی، سیاستگذار به این نتیجه رسید که نرخ ارز کالاهای اساسی و نرخ ارز کالاهای غیراساسی باید متفاوت باشه
فرض کنیم به هر استدلالی، سیاستگذار به این نتیجه رسید که نرخ ارز کالاهای اساسی و نرخ ارز کالاهای غیراساسی باید متفاوت باشه. در این حالت، من ادعا میکنم که نرخ ارز کالاهای اساسی اتفاقا باید بالاتر از نرخ ارز بقیه باشه، نه پایینتر و یارانهای. چرا؟
کالای اساسی یک کالای استراتژیکه و باید در داخل کشوری که در معرض تحریم قرار داره از ظرفیت تولیدی مناسبی برخوردار باشه.
البته من توصیه به گرونتر شدن ارز کالاهای اساسی نمیکنم، ولی میخواهم تاکید کنم که زمانی که سیاستگذار ارز ۴۲۰۰ تومنی (یا حتی ۳۸۰۰ تومنی) رو به کالاهای اساسی تخصیص میده، در حالیکه قیمت ارز سایر کالاها ۸۰۰۰ تومنه، داره عملا سیگنال غلط به تولیدکننده میده. ارز ۴۲۰۰ برای کالای اساسی، به تولیدکننده سیگنال میده که کالای اساسی تولید نکن!
‼️ یعنی ارز ۴۲۰۰ ظرفیت تولید داخلی کالای اساسی رو نابود میکنه!
نابودی ظرفیت تولید داخل کالای اساسی، یعنی وابستگی بیشتر به واردات کالای اساسی، همون کالایی که استقلال در تولیدش از نظر امنیت ملی اهمیت داره.
در واقع میشه استدلالهای محکمی برای توجیه گرونتر کردن ارز کالاهای اساسی مطرح کرد، اما یارانهای بودن ارز واردات کالاهای اساسی فاقد توجیه اقتصادی بلندمدته.
با توجه به مزایای تکنرخی بودن ارز، توصیه من اینه که واردکننده کالای اساسی هم، عین واردکننده سایر کالاها، باید ارز رو به نرخ تعادلی دریافت کنه، تا سیگنال درستی به تولیدکننده داخلی داده بشه.
این بخشی از مصاحبهای با تجارتفردا بود.
👈 متن کامل مصاحبه رو در صفحه ۷۲ هفتهنامه تجارتفردای شماره ۲۷۵، به تاریخ ۱۶ تیر ۱۳۹۷، مطالعه کنید.