? کانال تلگرامی "پویا ناظران" ? العَدلُ یَضَعُ الأُمُورَ مَواضِعَها ⚖️ عدل امور را در موضع خود قرار میدهد
صوتی: قیمت ارز در ماههای اخیر خیلی رشد داشته، و شاید این رشد هنوز هم ادامه داشته باشه
صوتی: https://t.me/Economics_and_Finance/374
📝 قیمت ارز در ماههای اخیر خیلی رشد داشته، و شاید این رشد هنوز هم ادامه داشته باشه. اثر کاهش ارزش تومن بر کشاورزی چیه؟
هزینههای یک باغدار، مزرعهدار، یا شالیکار چیه؟ عمدتا کود، سم، کارگر، و هزینه انتقال به بازار.
بیاییم فرض کنیم یک کشاورز محصولی کشت میکنه، مثلا پسته، که قیمت جهانیش مثلا کیلویی ۱۰ دلاره، و قیمتش هم در این چهار پنج سال نسبتا ثابت مونده.
حالا یک نقطه آغاز برای تحلیلمون تبیین کنیم: فرض کنیم قیمت دلار ۳۰۰۰ تومن میبود، مثل همین چند سال پیش. پس محصول وارداتی میافته کیلویی ۳۰۰۰۰ تومن، که به اضافه گمرکی و هزینه حمل به بازار بزرگ تهران، مثلا، میشه کیلویی ۴۰۰۰۰ تومن.
همینطور فرض کنیم در اون مقطع، هزینه کود و سم و کارگر داخل کشور، و هزینه حمل از مزرعه ایرانی تا بازار بزرگ تهران هم به ازای هر کیلوگرم محصول (مثلا پسته) میافته ۴۰۰۰۰ تومن. یعنی تا اینجا فرض گرفتم که در این حالت کشاورز داخلی و خارجی در رقابت کامل بودند.
همه این فروض بالا رو بعنوان نقطه آغاز بپذیریم و حالا ببینیم تورم و افزایش نرخ دلار چه اثری بر زندگی کشاورز، مثلا پسته کار، میگذارند. رابطه بین تورم و رشد نرخ ارز، سه حالت میتونه داشته باشه.
۱) رشد نرخ ارز کمتر از تورم
۲) رشد نرخ ارز مساوی تورم
۳) رشد نرخ ارز بیشتر از تورم
در ادامه هر سه حالت رو بررسی میکنیم.
۱) رشد نرخ ارز کمتر از تورم:
از نقطه آغاز ۵ سال میگذره، مجموع تورم داخلی در این پنج سال ۱۰۰٪ بوده، ولی افزایش نرخ دلار ۳۵٪ بوده و حالا در سطحی حدود ۴۰۰۰ تومن قرار گرفته.
در این پنج سال، هزینه کارگر احتمالا متناسب با تورم افزایش یافته، اما از جهت واردات و صادرات، هزینه کود، سم، و انتقال به بازار (بخاطر هزینه سوخت) متناسب با نرخ دلار افزایش یافته. این یعنی هزینه کشاورز نه ۳۵٪ افزایش داشته و نه ۱۰۰٪، بلکه هزینهاش در سطحی بین این دو، مثلا ۷۵٪ افزایش داشته.
در این حالت هزینه باغدار داخلی از ۴۰۰۰۰ تومن پنج سال پیش حالا رسیده به ۷۰۰۰۰ تومن. اما پسته وارداتی با ۳۵٪ رشد، حدود ۵۴۰۰۰ تومن عرضه میشه. پس کشاورز داخلی توان رقابت با پسته وارداتی، در بازار تهران، رو از دست داده.
یعنی وقتی رشد دلار کمتر از رشد تورمه، کشاورز ضرر میکنه. متعاقبا اگر کشاورزی رو به کل تعطیل نکنه و زمینش رو نفروشه، دستکم سال دیگه کارگر کمتری استخدام میکنه. بدین ترتیب، اگر کارگر مزرعه سال آینده بیکار نشه، دستکم درآمدش کاهش پیدا میکنه. بدیهیه که اگه کشاورز چند سال پیاپی ضرر کنه، کارگرش بیکار میشه و راهی شهر، خودش هم زمین رو میفروشه و راهی شهر.
۲) رشد نرخ ارز مساوی تورم:
اما حالا فرض کنیم که دلار بجای ۳۵٪ رشد، ۱۰۰٪ رشد میداشت تا به ۶۰۰۰ تومن می رسید.
در این حالت هزینه باغدار هم ۱۰۰٪ رشد میکرد چون هم تورم ۱۰۰٪ میبود، و هم رشد نرخ ارز ۱۰۰٪ میبود. از طرف دیگه، قیمت پسته وارداتی هم ۱۰۰٪ رشد میکرد. یعنی هم پسته وارداتی کیلویی ۸۰۰۰۰ تومن میبود و هم پسته داخلی.
نتیجه میگیریم اگر رشد نرخ ارز و تورم یکسان می بود، شرایط رقابتی کشاورز ایرانی نسبت به گذشته تغییری نمیکرد.
۳) رشد نرخ ارز بیشتر از تورم:
اما حالا اگر دلار بیش از ۱۰۰٪ رشد میکرد و مثلا با ۱۱۰٪ رشد به ۶۳۰۰ تومن میرسید چی میشد؟
در این حالت، هزینه کشاورز حدود ۱۰۵٪ افزایش پیدا میکرد و میرسید به ۸۲۰۰۰ تومن. اما قیمت محصول وارداتی ۱۱۰٪ افزایش پیدا میکرد و میشد ۸۴۰۰۰ تومن. چون هزینه کشاورز ایرانی ۸۲۰۰۰ تومن بود، کشاورز ایرانی ۲۰۰۰ تومن سود میکرد. این سود، به او امکان سرمایهگذاری و بسط تولید در سال آینده رو میداد. این سرمایهگذاری، منجر به استخدام کارگر بیشتر در سال آینده میشد. علاوه بر اون، اگر از محل سرمایهگذاری مذکور، بهرهوری تولید افزایش پیدا میکرد، پسته کار ایرانی سال آینده سود به مراتب بیشتری هم کسب میکرد.
❇️ نتیجه میگیریم که رشد قیمت ارز، با آهنگی سریعتر از تورم، موجب شکوفایی کشاورزی در کشور میشه.
✳️ البته خیلی بهتر میبود اگر این رشد، یک رشد ملایم، تدریجی و پیشبینی پذیر میبود. نوسانات شدید این ماهها، ناشی از بیتدبیری سیاستگذار اقتصادی بوده، و برای کشور هزینه داره. منتها قرار گرفتن قیمت دلار در سطحی بالاتر از سطح یکسال پیش، در نهایت برای تولید کشور مفیده. ایکاش از اینجا به بعد، بجای تثبیت قیمت ارز، بر کمک به دهکهای نیازمن