✍🏻 مقاله تام او کونور در نشریه نیوزویک:. چگونه جنگ در را به و باخت؟ _ بخش نخست

✍🏻 مقاله تام او کونور در نشریه نیوزویک #آمریکا:
چگونه #آمریکا جنگ در #سوریه را به #روسیه و #ایران باخت؟_ بخش نخست

وقتی آمریکا و متحدانش در آگوست 2017 پیشروی در شرق استان #دیرالزور سوریه با هدف سرکوب گروه #داعش را آغاز کردند، اوضاع نظامی در سوریه با مرحله اولیه این درگیری آغاز شده در سال 2011 به شدت فرق داشت.

در آن زمان باراک #اوباما، رئیس جمهور وقت آمریکا از شورشیان در حال تلاش برای سرنگونی بشار اسد، رئیس جمهور سوریه حمایت می کرد و در سال 2012 به مسلح کردن آنها پرداخت. از آن زمان دشمنان و دوستان امریکا تغییر کرده اند و روسیه، رقیب اصلی #واشنگتن در سوریه دخالت کرده، در سرکوب قیام عمومی به رئیس جمهور سوریه کمک نموده و بخش اعظم خاک این کشور را به وی بازگردانده است.

دخالت #مسکو در درگیری سوریه و همچنین افزایش نفوذ جهادیون در صفوف گروه های شورشی آمریکا را مجبور کرده در مواضع خود تجدید نظر کرده و هدف غیر رسمی متوقف کردن ایران را در برابر خود قرار دهد. ایالات متحده به رهبری دونالد #ترامپ، این شخصیت منحصربفرد دچار این سوءظن است که ایران تلاش می ورزد در سوریه تکیه گاه درازمدتی را به وجود آورده و کریدور بین المللی از #تهران تا #بیروت را ایجاد کند و در این رابطه واشنگتن تلاش می ورزد از چنین اقداماتی جلوگیری نماید.
به عقیده برخی از تحلیل گران ، آمریکا با بهره برداری از ترکیب قبیله ای و طایفه ای ساکنان شرق سوریه می تواند امکان تقویت مواضع خود را در آنجا به دست آورد. اما برای رسیدن به این هدف لازم است از خود چنان وضوح و قاطعیت مشخصی را نشان دهد که طی درگیری شش ساله سوریه در عملیات ایالات متحده وجود نداشته است. بعید نیست که برای این کار دیگر دیر شده باشد.

نیکلاس هراس، تحلیلگر مرکز امنیت جدید آمریکا (Center for a New American Security) به نیوزویک گفته، دیرالزور چالشی به مراتب بزرگتر از هر منطقه دیگر سوریه برای ائتلاف تحت رهبری آمریکا و نیروهای دموکراتیک سوریه خواهد بود.

🔹 نطفه های درگیری در منطقه قبیله نشین دیرالزور

آقای هراس با همکاری بسام برابندی، موسس یکی از سازمان های مخالفان اسد به نام People Demand Change که زاده دیرالزور است، ترکیب قبیله ای این منطقه دارای قبایل بانفوذ را مورد مطالعه قرار داده است.
آنها در گزارش خود نه فقط درباره وضع فعلی در این استان سوریه بلکه روند تبدیل آن به کانون خشونت در سوریه مینویسند.
وضع دیرالزور قبل از آغاز قیام علیه دولت اسد در سال 2011 نیز خوب نبوده است. این استان بیشتر زراعی و کشاورزی بر اثر پیامد های رواج شهر نشینی و رفتن جوانان به شهرهای بزرگی همچون دمشق و حلب دچار کمبود نیروی انسانی بود و همچنین از خشکسالی شدید رنج می برد. هر چند ساکنان دیرالزور ناراضی بودند اما وقتی تظاهرات علیه فساد مالی در حکومت #دمشق ، بیکاری و کمبود آزادی های اجتماعی به درگیری مسلحانه بین نیروهای دولتی و اپوزیسیون سوریه رخ داد، این استان از جمله آخرین مناطقی بود که به این نبرد پیوست.
هر چند شاید آنها قیام رو به شدت را فرصت خوبی برای سرنگونی حکومت اسد می دانستند، از خود احتیاط نشان داده و برای حمایت از هیچکدام از گروه های درگیری عجله نشان ندادند چون از بروز هرج و مرج هراس داشتند. با این حال در سال 2012 که قیام مردم سوریه علیه اسد به اوج خود رسید ، گروه های مسلح معارضان که بیشتر از اعضای قبایل تشکیل شده بودند، بر نیروهای دولتی پیروز شده و در نهایت در سال 2013 آنها را تقریبا بطور کامل از شهر دیرالزور بیرون راندند.

پس از شکست تلاش های ارتش دولتی سوریه برای احیای کنترل خود بر دیرالزور ، درستی نگرانی های ساکنان این شهر در مورد احتمال ادامه خونریزی ثابت شد چون نبردها بین گروه های مختلف معارضان از جمله "جبهه النصره" بر سرکنترل معادن غنی نفت این سرزمین آغاز گردید. وقتی گروه نیرومند و جدید داعش با بهره برداری از جنگ های داخلی بین معارضان، مواضع خود در دیرالزور را تقویت کرد، وضع بدتر شد.

🔗 http://www.newsweek.com/us-lost-war-syria-iran-russia-winning-final-battle-674833