‍ (.. ✍🏻 کنترل حساب شده؟.. دکتر کیهان، استاد روابط بین الملل

‍ (https://attach.fahares.com/rDPDQQ9KBdmiQmg2ZeS9vQ==)

✍🏻 کنترل حساب شده #تنگه_هرمز ؟

دکتر کیهان #برزگر، استاد روابط بین الملل

سرمقاله #روزنامه شرق،1 مرداد 1397


بر این مبنا، استراتژی واقعی #ایران نه بستن کامل تنگه هرمز، بلکه کنترل «حساب‌شده» یا حتی مانع‌شدن از صدور نفت کشورهایی در منطقه است (مشخصا عربستان‌سعودی و امارات متحده عربی) که با مشارکت با #ترامپ و رژیم #اسرائیل و تهدید به جنگ آشکارا سعی در اخلال در امنیت اقتصادی و به تبع آن برهم‌زدن ثبات و امنیت ملی ایران دارند. ایران چنین سیاستی را در دهه ۱۹۸۰ در جنگ نفت‌کش‌ها هم انجام داده بود که البته ریسک‌های خود از جمله اسکورت نظامی آمریکا از نفت‌کش‌های بعضی از کشورهای متخاصم عربی را در پی داشت. هدف حسن روحانی از اعلام ممانعت از صدور نفت دیگران هم بیشتر تأکید بر استراتژی سنتی ایران در «به‌هم‌پیوسته»بودن امنیت منطقه‌ای است. بر این مبنا، طرح این موضوع در این مرحله به‌درستی بر مبنای تأثیرگذاری سیاسی و پیشگیرانه و نه الزاما تمرکز بر جنبه سخت و نظامی و بیشتر با هدف توجیه حق مشروع کشورها در بهره‌برداری از منافع اقتصادی و امتیازهای ژئوپلیتیک خود در شرایط بحران است.

توجه داشته باشیم که اتصال امنیت انرژی رژیم‌های عربی متخاصم منطقه به امنیت تنگه هرمز، می‌تواند یک اهرم بازدارنده باشد و پویایی جدیدی به معادلات منطقه‌ای بدهد. مثلا بازرسی کشتی‌ها به‌تبع هزینه‌های جانبی مانند ریسک بیمه را برای وارد‌کنندگان انرژی از منطقه افزایش می‌دهد. قیمت نفت افزایش می‌یابد و این نارضایتی افکار عمومی جهانی و شرکت‌های وارد‌کننده نفت و به‌تبع فشار به حکومت‌های آنها را در پی خواهد داشت. یا اینکه شیوع بی‌ثباتی سیاسی‌-امنیتی در منطقه پایه‌های مشروعیت رژیم‌های عربی حوزه خلیج‌فارس را به چالش می‌کشد. نکته آخر اینکه حفظ امنیت تنگه هرمز و به دنبال آن امنیت و ثبات خلیج‌فارس بخش مهمی از استراتژی بازدارندگی تدافعی و ثبات و رشد اقتصادی کشورمان است. ایران به‌طور سنتی موضوع امنیت تنگه هرمز را فرا‌تر از بعد منطقه‌ای در قالب ظرفیت‌های امنیت بین‌المللی و با عقلانیت و محاسبات دقیق استراتژیک در نظر می‌گرفته است. اما باید پذیرفت که سیاست به‌صفررساندن صدور نفت ایران اقدامی خصمانه و غیرمشروع در محروم‌کردن یک ملت از منافع اقتصادی و با‌لطبع برخلاف منشور ملل متحد و همه قواعد بین‌المللی است. در چنین شرایطی، بهره‌برداری از امتیاز ژئواستراتژیک «کنترل حساب‌شده» تنگه هرمز به ضرر منافع کشورهای متخاصم یک «دفاع مشروع» به حساب می‌آید.