❗️طنز در طنز❗️. ✍ عبدالله صمدیان. …تعریف:

❗️طنز در طنز❗️
✍ عبدالله صمدیان



تعريف :

📘طنزانتقامِ بشراست ازناتوانى خود
كه درغيابِ امنيت اتفاق مى افتدو
درسايه ى ترس- اعم ازاخلاقى
واجتماعى وسياسى ويافلسفى -.
فريادى ست كه به انگيزه ى نشنيده
نماندن وگُم نشدن درصفِ سايرِ
فريادها، ريتم ووزنى اغراق آميز و
ظاهرى مغايربامحتواى درد مندانه
دارد.
روحيّه دادن به همنورد هم هست،
در بريدنِ راهِ قلّه.
تلخِ شيرين نماست: حنظل باسسِ
عسل !
*
ترديد:
مرزهاى طنزِسياه ياگزنده-خصوصاً
ازنوعِ فلسفى- كه لبخنديانيشخند
هم نياورد، بابيانِ تراژيك ودردمندانه
درسايرِ هنر ها كجاست؟
آياتعريفِ تجسمىِ طنز، همان پارا
ازدايره ى معروف بيرون گذاشتن
نيست؟ درحالى كه"قدرتِ متجاوز"
آمده وكارِ خودرا انجام داده ومارا
به تماشا گذاشته است!
هزل وشوخى وفكاهه وكمدى وعناوينِ
مشابه، باكسبِ چه خصيصه هائى
به مرزِ طنز مى رسند؟

*
تكذيب:
طنزاگرچه اختراعِ ستم كشان است،
باديگاردِ ستم كيشان هم هست.
چيزى شبيهِ آب جوش ريختن است،
ازايمن جاىِ فراتربرسرو روىِ دشمنِ
مهاجم ياپرتابِ سنگريزه ازامن گاهِ
فروتر، به جاى نبردِ رو در رو.
نوعى پنهان شدن ونق زدن هم هست
ونوعى دل خوش كردن كه: بعله! طنز
داريم، پس هستيم!
خنجر زدن ازپُشت به دشمن است.
نمايشِ شجاعت درپستوى ذهن هم
هست وبه اين اعتبارهجو ازدايره ىِ
"طنز"بيرون مى ماند.
دربُعدِشُعارى،خرج كردن ازكيسه ى
ديگران هم هست،كه:"بروهواتودارم"

***
تنتيج !
مى بينيد كاربه كجا كشيدومى بينيد
كه طنز حتّى به خودش هم رحم نمى كند،چه برسدبه خواننده كه اوهم اگر
چنين چيزى رادوست نداشت، مى
تواندپُشت ورو كند؟به هرحال ازاين
نوشته نتيجه مى گيريم كه طنز مى
تواندعصبانى كننده هم باشد و
"ضعفِ تأليف"هم داشته باشد و
قروقاطى هم باشدواين ميان شما
هم مختاريد كه فكر هاى عوضىِ
اين نوشته را، بى هيچ آداب و
ترتيبى، پيشِ خودادامه دهيدويا
برويد سراغِ نوشته هاى استادانِ
فن كه ماستشان هم ترش نيست و
همه ازشيرينى هاى طنزگفته اند.
به هرحال هيچ متفكّرى نيست كه
به نوعى به"طنز"نرسيده باشد.📘



@Kajhnegaristan