این کانال در پی احیای نگاه و تفکری انتقادیست. آنهم با خوانشی متفاوت از علوم انسانی منجمله روانکاوی و فلسفه و جامعه شناسی،بلکه راهی برای یک تفکر انتقادی و رادیکال بگشاید. https://t.me/joinchat/AAAAAEPRYscX8s9o8ft-FA ارتباط با ادمین @Rezamajd1


❗️ «کابوس تغییر» ❗️

✍ رضا مجد …📙اصولا تغییر همیشه با مقاومت همراه است، هر تغییری در هر زمینه‌ای، از تغییری کوچک در الگوهای رفتاری گرفته تا تغییر‌های بزرگ در الگوهای فکری و شکل و فرم زندگی. این مقاومت را دست کم نگیرید، تاریخ گذشته و حال حاضر ما انسانها به خوبی موید این مقاومت است بخصوص تبعات منفی و مخرب این مقاومت‌ها. بیایید بپرسیم چرا انسانها این قدر از تغییر می‌ترسند؟ شاید یکی از علت‌های آن به ترس بنیادی انسان از ناشناخته‌ها مربوط باشد، ترس بنیادی که ریشه در گذشته‌ی بشر دارد، ترس از هر چیز و هر موقعیت ناشناخته و تازه و جدید، بشر به واسطه ساحت نمادین و خیالی خویش، این جهان را در گستره‌ی عظیمی از کلمات و مفاهیم و گزاره‌ها و فانتزی‌ها و ایدئولوژی‌ها تثبیت کرده است، به نوعی حقیقت خویش را بنا به سلایق و علایق و خوش آیش خویش آفریده است و آن را باور کرده است، انسان تلاش می‌کند به هرچیزی معنا و علتی حوالت کند، تنها چیزی که بشر قادر به تحمل آن نیست بی معنایی و پیش آیندی و تصادفی بودن رخدادها و زندگی اش می‌باشد، این وضعیت استرس و اضطراب غیر قابل وصفی را بر انسان تحمیل می‌کند، ما دوست داریم زندگی را به سناریو و قصه ...
  • گزارش تخلف

❗️ «آنان که گول نخورده‌اند سرگردانند» ❗️. ✍ فرزام پروا …📙این نام سمینار بیست و یکم ژک لکان است

سمیناری در ردیف سمینارهای سحر انگیزی که از سمینار بیستم (هنوز) تا بیست و سوم (سنتوم) ادامه می‌یابد، و لکان در آنها ابتدا تقابلهای بزرگی که سالها در علم و فلسفه وجود داشته، تقابل بین تن و ذهن، بین جنس و جنسیت، بین طبیعت و تربیت و در نهایت بین مرد و زن را زیر سوال می‌برد، تا به آنجا برسد که شرحی از سه بعد تصویری، سمبولیک و واقع ارائه کند، و آنها را به وحدت برساند، وکلینیک گره‌های خود را معرفی کند، که بر خلاف کلینیک فرویدی، یک کلینیک بدون کشمکش است، کلینیکی که در آن حتی معنی و ژوئی سانس که همواره تا آنجا در تضاد باهم قرار داشتند، هم هویت می‌شوند، و کل پرسپکتیو تغییر می‌کند. به قول میلر: «مشکل وجود دارد، اما کشمکشی وجود ندارد.». اگر به فرانسه نام این سمینار دقت کنید می‌بینید که این عبارت با Nom de pere یا نام پدر و Non de pere یا نه پدری هم آواست، از آن هم آوایی‌های خیره کننده لکانی. یعنی لکان در این عبارت آنجا که منظور عبارت اولی است دارد به سایکوز اشاره می‌کند: سایکوتیک‌ها تنها کسانی هستند که در این دنیا گول نخورده‌اند، چون بزرگ دیگری سمبولیکی ندارند که توسط آن گول بخورند، و بایستی با سا ...
  • گزارش تخلف

❗️دیار بی انتهای تارتار و ما مردم ایران زمین❗️. ✍ قربان عباسی …

📙در نمایشنامه «پرومته دربند» اثر ماندگار اشیلوس که صحنه رویارویی پرومته دربند با خدای مستبد و خودکامه‌ای به نام زئوس است قهرمان خطاب به همسرایان چنین می‌گوید:. «کاش زئوس مرا با زنجیری گران و استوار و تن فرسا به دیار بی انتهای تارتار-فروتر از هادس-نهانگاه مردگان می‌افکند تا هیچ ایزدی و آفریده‌ای ازاندوه من شاد نگردد.». آیا جایی بدتر ازجهنم یا دوزخ هم وجود دارد؟ آنچنان که اشیل به طرزی هوشمندانه پاسخ داده است؛ آری. وقتی بدبختی درجهنم هستی اما وقتی بدبختی و عده‌ای ازاین بدبختی تو نان می‌خورند و شادی می‌کنند درجایی بدتر ازجهنم قرارداری که اشیل نامی تارتارش نام داده است که گودترین جای جهان است جایی بدتر از جهنم. چهل میلیون تن درایران دچار فقر مطلق اند. یعنی دراداره معیشت روزمره خود مانده‌اند. فقیر به لحاظ معنایی یعنی کسی که ستون فقراتش شکسته است. میلیون‌ها تن بیکارند و حتی برای پیدا کردن پول توجیبی خود مانده‌اند. ...
  • گزارش تخلف

❗️ «تمامیت خواه» ❗️. ✍ رضا مجد …

📙من در عجبم که یک سری از آدمها با چه یقین و اطمینانی، سعی می‌کنند دیگران را وادار به پیروی از یافته‌ها یا دانسته‌ها و تجربیات خود کنند، چیزی که برای من عجیب است این اطمینان و یقین آنها است، این یقین و اطمینان از کجا می‌آید؟ بر اساس کدام استدلال و کدام براهین، من محق هستم آنچه را که خود واقعیت می‌دانم به خورد تو بدهم؟ آنهم با تحکم و زور؟ واقعیت همیشه برداشت من از واقعیت است، نه بیشتر، و می‌تواند به کل اشتباه باشد، حال چه کسی این اجازه را به من می‌دهد که بدون ذره‌ای تردید یا دودلی، چنان محکم یافته‌ها و گفته‌های خود را به خورد دیگران بدهم؟ به فرض که حقیقت را من در چنگ خود داشته باشم، باز این دلیل نمی‌شود این حقیقت را که فقط برای من حقیقت است جهانشمول بدانم، و انتظار داشته باشم همه آن را حقیقت مطلق بدانند، چیزی بنام حقیقت یکه و مطلق وجود ندارد، تنها حقیقت‌ها وجود دارند، و این حقیقت‌ها هر کدام باید گفتمان خاص خود را داشته باشند، و این گفتمان است که توان این را دارد حقیقت‌ها را از محصور بودگی به در آورده و بین الاذهانی بکند. ما باید کم کم یاد بگیریم که حقیقت تنها در ید و چنگ ما نیست، و همه س ...
  • گزارش تخلف

❗️ «راهی برای عبور و تمامیت خواهی انقلابی» ❗️

✍دکتر قنبرپور …📙 عبری را «راهی برای عبور» نیز معنی کرده‌اند و «عرب» را هم، معرب «عبر» دانسته‌اند. <<راهی بنما برای گیر نکردن و ممکن ساختن گذشت و له نشدن بزیر مهمیزهای زور و زر و حیلت و ایستادن دربرابر «سد کنندگان» >>. با اوج گیری دامنه تظاهرات و اعتراضات دانشجویی در سودان از چند ماه قبل و گسترش آن بمیان توده‌های مردم، «عصای خوف آور استبداد تمامیت خواهانه در سودان» خیلی سریع و چون شبحی بی جان، از کارکرد افتاد و توده‌های شتاب زده مردم به ندای «آلا- صالح‌ها» برای «گشودن راهی برای عبور»، در شطحی شوق انگیز، «ثوره» را در پیش پای جنبش نو پای آزادیخواهی سودان قرار دادند. سران جوان و در راس آنها حضور پرشور «زنان آزادیخواه» در جایگاه «لمس کنندگان جباریت مضاعف» تمامیت خواهی دینی در سودان، ندای «راهی برای گذشتن» سر می‌دهند و توده‌های مردم، با پاسخ «ثوره» تکلیف را برای آنها تحمیل می‌کنند: انقلاب، انقلاب. آرنولد توینبی در سومین جلد از مجموعه ۱۲ جلدی «پژوهشی در تاریخ»، عنوان می‌کند که: هدف از بحث و جدل، فراگیری است و نه پیروزمندی، بعبارت دیگر، یاد گیری تنها راه پیروزی بر جهل و درک حقیقت است. و تجربه ...
  • گزارش تخلف

❗️چرا ما هنوز در جهانی پیشا بیکنی سر می‌کنیم؟ ❗️. ✍ قربان عباسی …

📙 بیکن (۱۵۶۱-۱۶۲۶) با نوشتن ارغنون نو در واقع خواست پایان نفوذ ارسطو را اعلام کند. کتاب ارسطو ارغنون نام داشت. بیکن روش استقرایی را دربرابر قیاس ارسطویی قرار داد. و اعلام کرد موانعی در راه رسیدن انسان به معرفت حقیقی وجود دارد که همانا بت‌ها یا پیشدواری‌های ذهنی هستند بتها همان موانعی هستند که مانع شناخت انسان می‌شوند یا اسباب تحریف را فراهم می‌کنند. بتها یا تصورات دروغین عبارتند از طایفه ای-غاری-بازاری-نمایشنامه‌ای …بت‌های طایفه‌ای: تصورات دروغین قبیله‌ای است که انسان به ان تعلق دارد. ان نوع خودفریبی است که در طبیعت نوع انسانی وجود دارد. بت‌های طایفه‌ای سبب تقویت این ادعای دروغین شده‌اند که انسان معیار همه چیز است …بت‌های غار: به خود فریبی انسان مربوط نمی‌شوند بلکه منشا ان در خود فرد است و به پیشداوری‌ها و ضعف‌های روحی فرد بستگی دارد. ما در غار کوچک خود زندگی می‌کنیم که چشم انداز ما را محدود می‌کند بت‌های غار به تعلیم و تربیت به عادات و همچنین به وضعیت شخصی ما بستگی دارند. شخصیت متخصص احمق و محدود کردن دید به حوزه‌ای خاص در زمره بت‌های غار محسوب می‌شود …بت‌های بازار: به ناتوانی زبان بر ...
  • گزارش تخلف

‍ 📙بنا به گفته کارل مارکس، رادیکال بودن یعنی «دستیابی به ریشه پدیده‌ها»

‍ 📙بنا به گفته کارل مارکس، رادیکال بودن یعنی «دستیابی به ریشه پدیده‌ها»
اگر ریشه‌ی پدیده‌ها و عملکردهای تضاد سیاسی این پدیده‌ها شناخته شود، غلبه بر ارتجاع سیاسی صورت خواهد گرفت؛ اما اگر آدمی به ریشه‌ی پدیده‌ها دست نیابد، کارش تمام است و خواهی نخواهی شناخت خود را نسبت به عملکرد‌های سیاسی، اقتصادگرایی و حتی متافیزیک از دست خواهد داد. بدین ترتیب، یک مقاله‌ی انتقادی زمانی می‌تواند بار کافی و ارزش عملی داشته باشد که تضادهای پنهان در واقعیت اجتماعی را بیان کند. آنچه که مارکس را انقلابی می‌کند، این یا آن بیانیه یا اشارت وی به اهداف انقلابی نیست، بزرگ‌ترین مساعدت انقلابی مارکس تشخیص نیروهای تولیدی صنعتی به مثالبه نیروی بالنده جامعه و نمایش تضادهای اقتصاد سرمایه داری در ارتباط با زندگی واقعی است. شکست جنبش کارگران به این معنا است که شناخت ما از نیروهایی که پیشرفت جامعه را کند می‌کنند، بسیار اندک است. در حقیقت، هنوز عوامل مهم ناشناخته مانده‌اند. 📙. ✍ (روانکاو شهیر مارکسیست). ◾️برگرفته از «روانشناسی توده‌ای فاشیسم» نوشتهٔ ویلهلم رایش … ...
  • گزارش تخلف

‍ 📙آنگاه که پرولتاریا قدرت را در دست گیرد، این احتمال شاید دور نباشد که در قبال طبقاتی که به تازگی بر آنها پیروز شده است قدرتی خشن

‍ 📙آنگاه که پرولتاریا قدرت را در دست گیرد، این احتمال شاید دور نباشد که در قبال طبقاتی که به تازگی بر آنها پیروز شده است قدرتی خشن
من نمی‌دانم چه مخالفتی می‌توان با آن داشت. اکنون شاید به من بگویید که چه پیش خواهد آمد اگر پرولتاریا این قدرت خشونت‌بار را درباره خود نیز اعمال کند؟ در آن صورت به شما پاسخ می‌دهم که چنین چیزی نمی‌تواند روی دهد مگر آنکه پرولتاریا به راستی به قدرت دست نیافته بلکه طبقه‌ای بیرون از پرولتاریا یا گروهی از کسان در درون پرولتاریا، یا یک بروکراسی یا پس‌مانده‌های خرده‌بورژوازی به قدرت رسیده باشد. 📙. ✍. ◾️از مناظره میشل فوکو با نوآم چامسکی … ...
  • گزارش تخلف

❗️سخنی با «من‌ها» ❗️. ✍ رضا مجد …

📙در روابط متقابلی که انگشت اشاره به سوی من هاست، چیزی که اتفاق نخواهد افتاد شور و اشتیاق و تفاهم است، و آن رابطه درون یک سری بازی‌های روانی، دوری باطل را به تجربه خواهد نشست، و صرفا به ارضای مطالبات حقیرانه‌ی من‌ها، تن خواهد سپرد، این رابطه عشق را تجربه نخواهد کرد، و این دو من، هیچ وقت ما نخواهد شد چرا که من‌ها در این رابطه به حدی متورم هستند که اجازه‌ی فراتر رفتن از خود یا ادغام را نمی‌دهند، چرا که بنای این رابطه به فراتر رفتن نیست، فراتر رفتن از منیت، بلکه فروتر رفتن است، فروتر رفتن در گنداب خودخواهی. کسی که خود را محق و کامل می‌داند قادر نیست ابژه‌ی عشق باشد، عشق آنهایی را شکار می‌کند که فقدانی را در درون خویش معترفند، و آن را طلب می‌کنند. عشق فروتن است و فروتنان را شکار می‌کند. 📙 …. ...
  • گزارش تخلف

❗️در نقد اسطوره‌ی روشنفکر مردمی❗️. ✍محمدمهدی اردبیلی …

📙این تصور که روشنفکر باید همواره پشت به مردم و رو به دولت باشد، اساسا کاذب است. وظیفه روشنفکر نه سوار شدن روی موج توده‌ها، بلکه دقیقا به چالش کشیدن اسطوره‌های ذهنی آنهاست. روشنفکر نباید به بهانه‌ی یدک کشیدن صفت «مردمی»، «مردم‌پسند» شود و سخنگوی حماقت توده‌ها باشد، به جای آنکه در جهت آگاه‌سازی آنها تلاش کند و هزینه دهد. امروز، در عصر زوال، سرکوبی که از جانب مردم علیه نقد اسطوره‌های ذهنی‌شان متوجه منتقد می‌شود بسیار طاقت‌فرساست، حتی طاقت‌فرساتر از هزینه‌هایی که دولت بر روشنفکران تحمیل می‌کند. به دلیل شکاف بی‌سابقه‌ی دولت/ملت، روشنفکری که به نقد اسطوره‌های توده‌وار می‌پردازد، بلافاصله برچسب دولتی می‌خورد، همانگونه که ممکن است با نقد دولت مستقر بلافاصله مزدور اجنبی قلمداد شود. البته روشنفکر باید مردمی باشد و از مردم دفاع کند. اما مردمی بودن، یعنی آرمان‌های کلی و همگانی داشتن، یعنی به رستگاری کلی و همگانی نظر داشتن، نه پذیرش و تصدیق خواست بی‌واسطه‌ی مردم. به بیان دیگر، دفاع از مردم به معنای تصدیق مهملات ورد زبانشان نیست، بلکه نقد توامان اسطوره‌هایی است که در میانه‌ی همدستی پنهان مردم و دولت ...
  • گزارش تخلف

⚫️ فهرستی از کانال‌های مفید تلگرام:.. ●○بررسی مسائل روز. «یک صفحه» داستان بخوانیم

کتابهایی از علم سیاست. واردات و صادرات. خدایی که به‌شدت کافیست. (نجوم و کیهان‌شناسی). حقوقی و قضایی. جامع آرای قضایی کاربردی. بر مسائل روزمره. و مطالعه‌ی‌گروهی. شیفتگان کتاب).
  • گزارش تخلف

‍ 📙ما در مرحله‌ای هستیم که با انقلاب فرانسه آغاز شد و این که تا به حال دو مرحله از ایده کمونیسم را پشت سر گذاشته‌ایم، یکی مال قرن

‍ 📙ما در مرحله‌ای هستیم که با انقلاب فرانسه آغاز شد و این که تا به حال دو مرحله از ایده کمونیسم را پشت سر گذاشته‌ایم، یکی مال قرن
ما می‌توانیم دست به ارزیابی این دو مرحله بزنیم. این کار دشمنان ما نیست، وظیفه ماست. ولی ما می‌دانیم که باید از این فراتر برویم. در هر صورت، اگر منظورمان این است که خود را برای رخداد سیاسی‌ای که آمدنش محتوم است آماده کنیم، آن وقت هم کارا‌تر و هم نویدبخش‌تر است که به واژه‌ی «کمونیسم» وفادار بمانیم. 📙. ✍. ◾️از کتاب «فلسفه و رخداد». نوشته آلن بدیو ترجمه علی فردوسی … ...
  • گزارش تخلف

❗️ «همدستی ایدئولوژی و سرمایه و قدرت» ❗️

✍ رضا مجد …📙قدرت هیچ وقت برهنه نیست، و آنچه ما به شکل برهنه تجربه‌اش می‌کنیم شکل رسوا شده و مازاد آن است، در حالی که در پس این برهنگی، پوشیدگی به غایت پیچیده‌ای در کار است، که من در این نوشته سعی می‌کنم شمه‌ای از آن را بیان یا عیان بکنم. با ماکیاول شروع می‌کنم، ماکیاول معتقد بود که طبقه‌ی مسلط برای دوام قدرتش نیاز دارد که استحاله‌ای در فرم قدرت، ایجاد کند، بدین صورت که قدرت خشن و سرکوبگر، به قدرتی نرم و قابل قبول برای عموم، استحاله یابد، طوری که فرمانبرداری به شکل توافق آزاد سوژه‌های فرمانبر صورت گیرد، یا به نظر برسد، چرا که فرمانبری اگر به زور و خشونت متکی باشد، نه دست یافتنی است و نه قابل حفظ و دوام …⚠️ پس این سلطه باید به صورتی اعمال بشود که سوژه‌ای که درون آن خود را باز می‌یابد، بدون کمترین مقاومت، تن به فرمانبرداری بدهد. به همین خاطر در اینجا همبسته‌ای یا به نوعی، همدستی ای نیاز است که این امر را به صورت هرچه نامحسوس‌تر و زیرپوستی‌تر اعمال نماید و این همدست چیزی نیست جز ایدئولوژی. بدون پرداختن به ایدئولوژی و ایدئولوژی‌ها نمی‌توان تصویر واضحی از انقیاد و استثمار و استعمار افراد و ت ...
  • گزارش تخلف

❗️ «سیل به مثابه سیاست یا برابر نهاد تجدد بچه حاجی‌ها» ❗️. ✍حمید جعفری

📙سیلاب‌های اخیر در کشور علیرغم پیامد‌های شوم، مخرب و ناراحت کننده شان در وجهه استعاری و نمادین خود می‌توانند موجد و مستعد‌های خوانش‌های «زیباشناسانه» و «شورمندانه» قرار گیرند …آن «غول قدرتمندی» که به «ناگاه» می‌آید و پرتوان هر آن چه «جاافتاده» است را می‌برد و «زمان روزمره» را مختل می‌کند گرچه خانه خرابی و ویرانی می‌آورد اما مناظر ی مستعد خوانش استعاری نیز خلق می‌کند؛ آری سیل را زیباشناسانه هم می‌توان دید آنگاه که آن را همچون «سیاست» از رهگذر مناظر شکوهمند استعاری که می‌آفریند بخوانیم.. اما سیاست را اینجا باید از نو تفسیر کنیم. مسلما اینجا مراد ما از سیاست ساز و کارهای بازنمایی و نمایندگی که عرصه جولان مگسان دور قاب «سرمایه» می باشند نیست. همان که مارکس می‌گفت نهایت پتانسیل ش این است که هر چهار سال مردم از طریق ش یکی از سرکوب گران خود را تنها می‌توانند انتخاب کنند …مراد قطعا آن امر کارشناسانه استوار بر فروش توان سیاسی «مردم» به سیاست بازان و پارلمانتارها که ما با «بت وارگی صندوق رای» و «تکرار می‌کنم» محمد خاتمی می‌شناسیم آن را نیست.. برای فهم آن باید رخ داد «بدیو» را فهمید. بدیو رخ داد ...
  • گزارش تخلف

❗️ایدئولوژی و تغذیه ازنفرت. چقدر قربانی توتالیتریسم هستیم؟ ❗️

✍ قربان عباسی …. 📙ذهنیت توتالیتر از ایدئولوژی تغذیه می‌کند هورکهایمر مشخصه آن را کسوف عقل می‌داند. و ابزاری شدن عقل. از شهوت ویرانگری و تارو پود مرگ طلبی یا همان نکروفیلی تغذیه می‌کند. ایدئولوژی حاکمان به دین تبدیل شده است و کارکرد دینی پیدا کرده است. ایدئولوژی حقیقتی را مطلق می‌انگارد مدارش بسته و خودبسنده است. امکانات تازه را نفی می‌کند و با افق‌های باز نسبتی بیگانه دارد. ساخت منطقی ایدئولوژی برخلاف علم قیاسیdeductive است یعنی همواره با یک حقیقت کلی شروع می‌کند و مقدمات را طوری می‌چیند که تنها بتواند حقیقت اولیه را ثابت کندبرای نازیسم برتری نژاد آریایی یک حقیقت مطلق است. و مقدمات ایدئولوژی راسیسم برهمین اصل بنا شده است. ...
  • گزارش تخلف

❗️ «اخته شدن امر سیاسی» ❗️. ✍ رضا مجد. قسمت دوم …

📙 «سیاست ورزی» دقیقا به سان «واقعیت» یک برساخت گفتمان قدرت است، و سعی می‌کند تصویری از جامعه و ملت بسازد، که به سان واپسین و معقول‌ترین و نهایی‌ترین و منسجم‌ترین شکل جامعه و سیاست ورزی قلمداد شود. و چیزی که در این تصویر سازی و سیاست ورزی قربانی می‌شود امر اصیل سیاسی است، امر سیاسی ای که بخاطر خصلت امتناعی اش، و سازوکار طرد و بیرون گذاری سیاست ورزی، امکان ظهور گفتمان سیاسی را ممکن می‌کند. سیاست ورزی در شکل گفتمان، به دو گونه کارکرد دال متکی است، کارکرد نخست در قالب نقطه‌ی کاپیتون (نقطه‌ی آجیدن و پرچ، که دال‌های سیال و لغزنده را بهم دوخته و تثبیت می‌کند) عمل می‌کند، نقطه‌ای که باعث تثبیت زنجیره‌ی دلالتی و تغییر و دگرگونی مفهومی دال‌ها و کارکرد شان می‌شود، مانند دال «امت» یا «ملت» که یک مجموعه‌ی ناهمگن و نامتجانسی از دال‌ها را حول خود و درون خود متعین کرده و تثبیت می‌کند، ولی پیشاپیش این دال باید از تمام بار مفهومی و معنایی پیشین خود تهی شود، یعنی از کارکرد انضمامی و تاریخی خویش فراتر برود، نوعی نقطه مرجع که جامعه حول آن به وحدت می‌رسد و جامعه در مقام دال‌های ناهمگون و نامتجانس شکل تمامیت ...
  • گزارش تخلف

❗️ «اخته شدن امر سیاسی» ❗️. ✍رضا مجد. قسمت اول …

📙چیزی که در ابتدا باید به آن اذعان کرد، تفاوت قائل شدن بین «امر سیاسی» و سیاست ورزی یا سیاست در معنای کلی آن است، این تفکیک الزامی است، بخصوص در گوشه‌ای از جهان که ما در آن زیست می‌کنیم و معتقدیم که سیاست زدگی تا عمق ساحت خصوصی شهروندانش رخنه کرده است، که ما از آن به عنوان سیاست زدایی نام می‌بریم، ذات زدودگی از هر سیاست ورزی ای. علت تاکید ما بر تفاوت «امر سیاسی» و سیاست تاکید بر تمایز دو ساحت متفاوت است که در عصر حاضر و در این شرایط تاریخی، به نوعی درهم تنیده شده‌اند. سیاست تعریف‌های زیادی دارد، از مبتذل‌ترین تعریف هایش، که فن حکومت و سلطه (قدرت و حاکمیت سیاسی)، تا فلسفی‌ترین تعاریف: ایجاد فضایی گفتمانی و بین الاذهانی بین دیگری‌های متفاوت، همزیستی با تفاوت‌ها، یا به بیانی بهتر، زیست سیاستی مبتنی بر پذیرش دیگری و تلاش برای ایجاد دیسکورس و گفتمان «دیگری»، می‌توان این تعاریف را همینجوری بسط داد … ولی این تعاریف هرچه که باشند اولین شرطش پذیرش «دیگری» و «دیگربودگی» است، و سیاست مدنظر ما بیشتر در این کانتکست معنی می‌شود، چگونگی تا کردن با «دگیری». یا ساختن یک کل بدون هیچ گونه طرد و بیرون گذا ...
  • گزارش تخلف