❇️آخرین اخبار و اطلاعات حقوقي/مطالب کاربردی و رویه های قضایی/اخبار و نکات کاربردی آزمونهای حقوقی 🔷مدیر کانال: وحید تلخابی فرد، وکیل پایه یک دادگستری ✍️ارتباط با مدیر کانال:👇 @ilawpress
✅آنچه باید در خصوص ارضى موات بدانید
✅آنچه بايد در خصوص ارضى موات بدانيد
@Lawpress
اراضی #موات در لغت به معنی زمینهای مرده و بی جان، و خشک و بایر و زمینهای ویرانی که مالک نداشته باشد، گفته میشود.[1] در اصطلاح حقوقی بر طبق ماده 27 قانون مدنی: «... اراضی موات، یعنی زمینهایی که معطل افتاده و آبادی و کشت و زرع در آنها نباشد.» البته به موجب ماده 3 قانون زمین شهری مصوب 22/6 / 1366: «اراضی موات شهری زمینهایی است که سابقه عمران و احیاء نداشته باشد.» همچنینی به موجب ماده 4 قانون زمین شهری مصوب 22/6 / 1366: اراضی بایر شهری زمینهایی است که سابقه عمران و احیاء داشته و به تدریج به حالت موات برگشته اعم از آنکه صاحب مشخصی داشته و یا نداشته باشد. بنابراین زمین برای این که مباح و موات باشد، باید دارای دو شرط باشد:
شرط اول: مالک خاص نداشته باشد: پس اگر زمینی که ملک اشخاص است، به سبب اهمال مالکان آباد نباشد، در اصطلاح زمین موات و مباحه نامیده نمیشود. چنین زمینی را بایر مینامند و احیاء آن از موجبات تملک نیست.[2]
شرط دوم: آبادی و کشت و زرع در آن نباشد: آبادی زمین، به تناسب انتفاعی که از آن برده میشود، متفاوت است، ولی در عرف زمینی را که در آن درختکاری و زراعت و ساختمان باشد آباد میگویند. زمین آباد معمولاً دارای مالک خاص است، مگر این که در اثر اعراض مالک یا جهات دیگر مجهول المالک باشد.[3]
🔹اقسام اراضی موات:
اراضی موات دارای اقسام زیر میباشند:
1- زمینهایی که از اصل موات بوده و میدانیم که در هیچ تاریخی ملک کسی نبوده است و یا ندانیم که سابقه ملکیت داشته است.
2- اراضی که در تاریخهای گذشته سکنه داشته، ولی از بین رفته و به کلی منقرض گردیده اند. مانند زمینهای شوش و بابل و امثال آن.
3- از روی آثار میدانیم مالکی دارد ولی معلوم نیست که چه کسی است. و ملک هم به صورت خرابه باشد. که این قسمت از اراضی مشمول دو عنوان میشود: اراضی موات و مجهول المالک.
4- صورتی است که مالک معین دارد، ولی از آن اعراض کرده است.[4] این قسم بر دو نوع است:
الف- موردی که ملک موات بوده و احیاء شده و پس از احیاء مالک اعراض نموده است.
ب- موردی که مشمول هیچ یک از اقسام مذکوره نبوده و تابع ملک مالک باشد، ولی مالک آن قسمت را مهجور گذاشته باشد. مثل آن که زمینی که جزء قریه بوده و از قنات یا نهری به خصوص آبیاری میشده و چون آب قنات و یا نهر از بین رفته است، به تبع آن زمینهایی که از آن آبیاری میشده از بین رفته و خراب شده، ولی مالک از آن اعراض نکرده است.
در خصوص اعراض از املاک وقتی که مالک آن را رها کرده و سالها به آن سر نزده باشدو کسی را هم برای اداره آن معین نکرده و تصمیم به بازگشت هم نداشته باشدو حقی برای خود نسبت به آنها نشناسد، در واقع از مالکیت آن صرف نظر کرده است. چنین اموالی همان احکام مربوط به مباحات را دارد.[5]
از این اقسام قسمت آخر ملک مالک قریه است، البته در خصوص اعراض از مال ماده 178 قانون مدنی مقرر داشته: «مالی که در دریا غرق شده و مالک از آن اعراض کرده است مال کسی است که آن را بیرون بیاورد.» از همین ماده میتوان فهمید که قانونگذار اعراض را ملاک رها کردن و سلب مالکیت از خود دانسته است.[6] قسم سوم هم حکم مجهول المالک را دارد و باید با اذن حاکم صرف فقراء شود. زمینهای موات در بقیه اقسام هم متعلق به کسی خواهد شد که آن را احیاء کند، به طوری که عرفاً گفته شود آباد شده است.[7]
@Lawpress
🔹احیای اراضی موات:
هر کس زمین موات را به قصد تملک آباد کند،مالک آن است،[8] و قانونگذار ما در ماده 140 قانون مدنی احیای اراضی موات را یکی از اسباب تملک برشمرده است.
احیاء بر حسب اغراض مختلف است، وقتی غرض از احیاء سکونت باشد، در تحقق آن کشیدن دیوار لازم است و اگر منظور زراعت باشد، برگرداندن زمین و مرزبندی و ترتیب مجرای آب در زمین کافی است، حتی اگر هنوز آب در آن جاری نشده باشدو لازم نیست که فعلاً تخم کاری و زراعت شده باشد، بلکه آماده کردن آن برای این کار کفایت می کند و به طور کلی باید در تشخیص احیاء به عرف مراجعه نمود و همانطوری که ماده 144 قانون مدنی بیان نموده است احیای اطراف زمین موجب تملک وسط آن نیز است.[9]
در مورد احیای اراضی موات ماده 141قانون مدنی بیان داشته: مراد از احیای زمین آن است که اراضی موات و مباحه را به وسیله عملیاتی که درعرف آبادکردن محسوب است ازقبیل زراعت،درخت کاری بناساختن وغیره قابل استفاده نمایند. همچنین ماده 142 هم بیان داشته: شروع در احیاء از قبیل سنگ چیدن اطراف زمین یا کندن چاه و غیره تحجیر است و
🔷👆ادامه متن👇
✅لینک عضویت در کانال حقوق پرس:👇👇👇
https://telegram.me/lawpress