❇️آخرین اخبار و اطلاعات حقوقي/مطالب کاربردی و رویه های قضایی/اخبار و نکات کاربردی آزمونهای حقوقی 🔷مدیر کانال: وحید تلخابی فرد، وکیل پایه یک دادگستری ✍️ارتباط با مدیر کانال:👇 @ilawpress
طریق یا روشی که در بیان یا ظهور یا ایجاد آن به کار رفته است، «اثر» اطلاق میشود
طریق یا روشی که در بیان یا ظهور یا ایجاد آن به کار رفته است، «اثر» اطلاق میشود. مستنداً به ماده دو این قانون، آثار مورد حمایت این قانون، شامل مواردی نظیر کتاب و رساله و هر نوشته دیگر علمی، فنی، ادبی، هنری، شعر، ترانه، سرود و تصنیف و آثار سمعی و بصری و امثال اینها است.
حقالتالیف آثار متوفی باید برای همیشه به وراث برسد
وی در ادامه بیان کرد: نکته مهم و مرتبط، پیرامون ماده 12 اصلاحی این قانون مصوب 31 مرداد سال 1389 است که مقرر میدارد «مدت استفاده از حقوق مادی پدیدآورنده موضوع این قانون که به موجب وصایت یا وراثت منتقل میشود از تاریخ مرگ پدیدآورنده پنجاه سال است و اگر وارثی وجود نداشته باشد یا بر اثر وصایت به کسی منتقل نشده باشد برای همان مدت به منظور استفاده عمومی در اختیار وزارت فرهنگ و هنر قرار خواهد گرفت.»
این وکیل دادگستری عنوان کرد: هر چند این مصوبه اصلاحی، محدوده زمانی 30 ساله مقرر در قانون مصوب 1348 را در اصلاحات تقنینی سال 1389 به 50 سال افزایش داده است، معالوصف؛ بنده کماکان بر این باورم که چنین محدودیتی با حقوق شرعی و مالکانه و منافع بازماندگان متوفی در تعارض صریح قرار دارد و اعتقاد دارم حقالتالیف آثار متوفی باید برای همیشه به وراث برسد و اگر در مخالفت با این امر چنین استدلال و توجیه شود که فلسفه تعیین مهلت 50 ساله و ایجاد محدوده زمانی برای آثار فکری، به دلیل حمایت از جامعه و منافع عمومی است و چنین گفته شود که پدیدآورندگان آثار مزبور، هرگز با هدف استفاده از بهره و منافع اقتصادی انتشار اثر، دست به تالیف نمیزنند و بر این اساس، قائل به این باشیم که مصوبه استمرار «حقوق مولف پس از 50 سال از زمان مرگ» فرمول بیعیب و نقص و کاملی است که همه موارد را در بر گرفته است، به نظر میرسد تا حدودی از موازین انصاف و عدالت و اصل حمایت از حقوق مصنفین و مولفین فاصله گرفتهایم، چرا که حتی در زمان حیات صاحب اثر نیز، حقوق دریافتی ناشر کمتر از مبلغ دریافتی مولف نیست و پیشبینی یک حکم واحد و مطلق درباره همه آثار نمیتواند عادلانه باشد؛ بلکه معتقدم که تعیین محدوده زمانی برای این موضوع، نوعی کملطفی در حق بهترین نخبگان یک مملکت است و لذا بازماندگان مولف حق دارند درباره انتشار یا عدم انتشار آثار متوفی نظر بدهند و اصلا مقبول و پسندیده نیست که حقالتالیف آثار مولف به جیب ناشران و افرادی برود که هیچ تلاشی در راستای خلق و آفرینش چنین آثاری انجام ندادهاند.
وی اظهار کرد: لذا منطقی و عادلانه این است که شرط محدودیت زمانی برداشته شود و مورد تجدید نظر قانونگذار قرار گیرد و بر همین مبنا، تا زمانی که وراث قانونی در قید حیاتند، باید این حقوق به آنها برسد؛ کما اینکه، واقعیت تلخ آن است که نویسندگان حتی تا هنگامی که زندهاند، برای دریافت حقالتالیف آثارشان با مشکلات عدیده مواجهند و در فرض فوت نیز، وراث آنها با گرفتاریهای فراوانی مواجه هستند و منطقی این است که حق تالیف آثار باید مانند سایر میراث متوفی برای همیشه به خانواده وی برسد. بنابراین باید مالکیت مادی و معنوی آثار پدیدآورندگان متوفی نیز مانند سایر داراییهایی که برای خانواده از متوفی به یادگار میمانند، نسل به نسل منتقل شود و در هر وضعيتي باید توجه به کرامت و منزلت والای نخبگان و مولفان در قانون دیده شود.
به گفته میلکی، اگر نگرش واقعبينانه و منصفانهاي به زندگي اين نخبگان و صاحبان قلم داشته باشيم، متوجه خواهيم شد كه اكثريت آنها از لحاظ معيشتي و رفاهي، در تأمين نيازهاي اوليه زندگي خود و تضمين آتيه فرزندان خويش، عاجز و ناتوان هستند و اين بدان معنا است كه بعد از سالها مشقت و مرارت، تنها سرمايه يك شاعر يا نويسنده، همين آفرينشهاي نوشتاري و فكري او است و در نتيجه بر اين باورم که فرزندان و بازماندگان این بزرگان، پس از مرگ آنها، بايد از حمايتهاي كافي در خصوص تمتع از منافع حق تاليف و طبع و نشر برخوردار باشند.
عدم رعایت حقوق وراث در برخی مراکز چاپ و نشر
وی تاکید کرد: کافی است اين فرزندان را با فرزندان يك فرد كارخانهدار يا سرمايهدار كه ارثيه مادي به جا مانده را به راحتي و بدون دغدغه خاطر تقسيم و تملك ميكنند، مقايسه كنيد و اين در حالي است كه وراث پديدآورندگان آثار ادبي و هنري، در استفاده از حقوق مادي و معنوي مورثين خود، سختيهاي بيشماري را متحمل ميشوند. حال آنکه؛ به تعبیر بعضی از موافقین این دیدگاه، مؤلف با تلاش فکری و علمیش، اثری را خلق کرده و در نتیجه، بیش از هر کس دیگری، سزوار حق است؛ خواه حق مادی که همان بهرهبرداری مالی از کارش است و خواه حق معنوی که همان انتساب کتاب به وی است. این حق، حق خاص و ماندگار او است که پس از وی، به ورثهاش منتقل میشود و نباید مورد تضییق و محدودیت قرار گیرد؛ زیرا حضرت محمد(ص) فرمودند: «هر کس مال یا حقی را به جا میگذارد، به وارثان او میرسد.»
@lawpress