مساله زباله در مازندران (بخش سوم). علی اصغر فیروزجائیان

مساله زباله در مازندران(بخش سوم)
علی اصغر فیروزجائیان
به هر حال زباله در مازندران به مانند خیلی از استانهای ایران به مساله ای جدی بدل شده است که باید راه حل مناسبی برای برخورد با آن اتخاذ کرد.برای ارائه راحل مناسب لازم است تا تجربه کشورهای پیشرفته که به لحاظ جغرافیایی با مازندران شباهت دارند بررسی شود.روش های معمولی که تاکنون برای دفع زباله در بسیاری از کشورها به‎کار گرفته شده شامل بازیافت، سوزاندن، دفن بهداشتی و تهیه کمپوست با استفاده از سیستم های سنتی، نیمه صنعتی و مدل های پیشرفته هوازی و غیرهوازی بوده است.
به نظر می رسد که برای مدیریت مشکلات ناشی از پسماند چند راهکار را باید درنظر گرفت.
1-با توجه به اینکه زباله های اصلی توسط محله های مسکونی و خانوارها تولید می شود طبعا فرهنگ سازی در رابطه با کاهش تولید زباله ضروری به نظر می رسد.آگاهی بخشی از خطرات زباله در مدارس و رسانه ها می تواند در این امر کمک کننده باشد.فعال سازی سازمانهای مردم نهاد در این رابطه کمک کننده است.رها سازی و زباله پراکنی توسط مردم در محیط های باز در کشور ما به یک فرهنگ غلط تبدیل شده است.در مازندران در مناطق مختلف از ساحل دریا تا رودخانه و حتی درون جنگلها زباله ها رها شده است.که این این امر نشانگر عدم برنامه ریزی و سیاستگذاری فرهنگی در این حوزه می باشد.جالب اینجاست که پس افتادگی فرهنگی مرتبط با زباله تنها مرتبط به مازندران نیست چرا که بخش مهمی از این زباله ها توسط گردشگران غیر مازنی در طبیعت رها می شود.
2-برنامه ریزی و طرح قوانین برای کاهش تولید زباله میتواند شرایط را جهت مدیریت پسماند بهتر فراهم کند. در کشور سوئد به صورت میانگین هر شهروند یک ونیم کیلو پسماند در روز تولید می کند و هر خانواده به ازای هر کیلو پسماند تولیدی خود باید مبلغی معادل یک دلار را به متولیان جمع آوری پرداخت نماید. دولت دانمارک همچنین در حال ترغیب صنایع به تولید محصولاتی است كه زباله‌های كمتری را از خود به جای می‌گذارند تا میزان تولید زباله كشورش را محدود كند.
3-در مرحله بعد تفکیک زباله از مبدا می تواند شرایط برای بازیافت بهتر زباله های تولید شده فراهم کند.برنامه های تشویقی در ابتدای کار می تواند کمک کننده باشد. جداسازی زباله‌های خانگی امری بسیار مهم برای مردم آلمان است.در هر آپارتمان معمولاً 5 سطل برای 5 نوع زباله وجود دارد كه با رنگ‌های جداگانه مشخص شده‌اند. زرد برای بسته بندیها (مانند كارتون‌های قدیمی شیر)، آبی برای كاغذ و مقوای نازك، سطل‌های ویژه شیشه در سه قسمت شیشه های روشن، قهوه‌ای و سبز و یك سطل برای مواد غذایی و گیاهی و سرانجام یك سطل سیاه برای سایر زباله‌ها كه مناسب برای افرادی هم هست كه حوصله جداسازی زباله‌ها را ندارند.
4-بازیافت زباله بعد از تفکیک زباله می تواند حجم زباله های زائد را کاهش دهد. امروزه در بسیاری از کشورهای اروپایی بین 30 تا 70درصد زباله ها بازیافت می شود.(البته در المان 80درصد زباله ها بازیافت می شوند)و دوباره بصورت مواد مصرفی مورد استفاده شهروندان قرار می گیرد.
5-طبعا بعد از بازیافت زباله ها دو دسته دیگر زباله باقی می ماند.زباله های خشک و زباله های تر.با توجه به اینکه دفن و سوزاندن زباله در مازندران با خطرات زیست محیطی همراست به نظر می رسد که لازم است از طریق شیوه های مدرن تر با این نوع زباله ها برخورد شود.با توجه به حجم بالاتر زباله های تر ایجاد کارخانه های کمپوست جهت استفاده از زباله های تر برای تولید کود می تواند یکی از راهکارهای موثر در حل مساله زباله در مازندران باشد.حدود 70درصد از زبالهای تولیدی در مازندران تر هستند که قابلیت کمپوست شدن دارند.هرچند می توان شیوهای دیگری برای برخورد با زباله ها های تر استفاده کرد.مثلا در ژاپن از زباله های تر جهت تولید برق استفاده می شود.
6-در نهایت زباله های خشکی که قابل بازیافت نیست میتواند در کارخانه زباله سوز سوزانده شود.البته با توجه به بازیافت و استفاده از زباله های تر حجم کمی از زباله ها نیاز به سوزاندن است که برای این کار می توان با توجه به نزدیکی شهر ها در مازندران در مکان مناسب دو تا سه کارخانه زباله سوز برای سوزاندن زباله های مازندران اختصاص یابد.
7-به نظر می رسد به جای شعارگرایی در زمینه مدیریت پسماند در مازندران و نگاه شهری به آن،سطح دید مسئولین باید استانی باشد.چرا که مازندران به مثابه یک شهر می باشد.آلودگی یکی از رودخانه ها موجب آلودگی کل دریای مازندران می شود.کما اینکه امروزه دریای مازندران از آلودگی ناشی از رها سازی فاضلابهای شهری،بیمارستانی و برخی کارخانه ها رنج می برد.بنابراین لازم است بجای احداث کارخانه برای هر شهر در مازندران، شرق،مرکز و غرب استان بصورت مبنا مدنظر قرار بگیرد
(در صورتی که متن بالا را می پسندید برای دیگران هم ارسال کنید) @alifirozja