️درباره تورم فشار هزینه | بخش پنجم | ارتباط پول با تورم فشار هزینه (۲)

▪️درباره تورم فشار هزینه | بخش پنجم | ارتباط پول با تورم فشار هزینه (۲)

✍🏻
#حسین_درودیان

🔹 واضح است که تورم و حجم پول نمی‌توانند به هم بی‌ارتباط باشند. انکار ارتباط حجم پول و تورم نه یک تحلیل نادرست، که یک ادعای خلاف عقل است. تورم چیزی جز کاهش ارزش پول نیست. تورم یعنی مبادلۀ میزان پول بیشتر به ازای هر واحد محصول. متورم‌شدن قیمتها و متورم‌شدن پول دو روی یک سکه هستند.

🔹 با این حال مسئله‌ای که در ارتباط پول و تورم باید به آن توجه کرد، نوع و کیفیت «رابطۀ علّی» بین این دو است. معمولاً تورم به عنوان معلول و حجم پول به عنوان علت تفسیر می‌شود. این همان تبیین متعارف پولی-فشار تقاضایی از تورم است. اما در تورم فشار هزینه، ارتباط علّی بین تورم و پول، معکوس می‌شود. «این فشار هزینه‌هاست که موجب رشد حجم پول می‌شود».

🔹 هزینه‌های بیشتر بنگاهها برای تولید، قیمت تمام‌شدۀ بالاتر و نیاز به پول بیشتر برای گردش این مبادلات، فشارهایی در جهت افزایش حجم پول ایجاد می‌کند. بنگاهها برای گردش مبادلات خود مطالبۀ پول بیشتری خواهند کرد («نظریۀ پولی تولید» را به یاد آورید). بانکها به جهت اتصال دارایی‌شان (سرنوشت‌شان) به وضعیت بنگاهها، نمی‌توانند نسبت به این مطالبه بی‌تفاوت باشند؛ جدا از اینکه تعهداتی مبتنی بر قرارداد نیز با آنها دارند. این در مورد وام‌های مصرفی هم صادق است. مثلا وقتی قیمت مسکن سه برابر می‌شود مقدار وام مسکن پرداختی نمی‌تواند مثل قبل باشد. وقتی اجاره مسکن جهش می‌کند دولت تصمیم می‌گیرد به مستأجران وام کمک برای ودیعه مسکن بدهد. فشار قیمتها رشد نقدینگی بیشتری را به دنبال می‌آورد.

🔹 اجابت یا همسازی بانکها در عرضه پول مورد نیاز به منزلۀ رشد نقدینگی بوده و این به معنای نیاز بیشتر خود بانکها به وجوه نقد (پایه پولی) است که اجابت یا همسازی بانک مرکزی را در پی دارد. در رژیم هدفگذاری نرخ بهره این همسازی نهادینه شده است. از سوی دیگر دولت هم با افزایش در هزینه‌های خود روبه‌رو خواهد شد که دست‌وپازدن او برای تأمین آن به انبساط اسمی هم در حوزۀ مالی (بودجه‌ای) و هم پولی منتهی می‌شود. (همسازی پولی یا monetary accommodation).

🔹 تفسیر ساده و سرراست از رشد حجم پول به عنوان نتیجۀ فشار دادن یک دکمه توسط دولت، کاملاً در ارتباط با توضیح ساده و سرراست از تورم به عنوان پدیده‌ای همواره پولی و ناشی از فشار تقاضای پولی است. در مقابل، تورم فشار هزینه دست در دست نظریۀ پول درونزا به پیش‌می‌رود که هر دو به فرآیندهای پیچیده و پویای اقتصاد امروز در تعیین سطح قیمتها و کمیت حجم پول اشاره دارند. (دقت شود که پول درونزا مفهومی فراتر از تورم فشار هزینه است؛ اعتقاد به پول درونزا لزوماً به منزلۀ تصدیق فشار هزینه‌ای بودن تورم نیست).

🔹 در برابر این تحلیل مکرراً پرسش شده که «خوب اگر با وجود فشار هزینه‌ها، حجم پول را ثابت نگه داریم، آیا باز هم تورم بوجود می‌آید؟». این پرسش ناشی از عدم توجه به «واقعیات» اقتصاد امروز و شدت توقف در صورت‌بندی‌های روی کاغذ و منعزل از دنیای واقعی است. باز هم گویی بخش حقیقی-تولید برای خود در یک گوشه به کار مشغول است و بخش پولی هم در گوشه‌ای دیگر، بدون اینکه ارتباط و اتصالی به هم داشته باشند. گویی اساسا ممکن است که بخش حقیقی با فشار هزینه روبرو بوده و به تولید ادامه دهد و بخش پولی در یک وضعیت منفک، منتظر تصمیم ما در مورد رشد پول باشد.

🔹 در واقعیت، فشار هزینه‌ها بر بخش تولید خود را به شکل فشار برای ایجاد پول بیشتر، به بخش پولی منتقل خواهد کرد. هر تلاشی برای مهار پول در این وضعیت در اقتصادهای امروزین، غیرواقع‌بینانه، پیشاپیش ناکام، و بر فرض توفیق، دامن‌زننده به وجه رکودی این موقعیت است.

📲 با دوستانتان به اشتراک بگذارید👇🏻👇🏻
t.me/joinchat/AAAAAD58ps1HeFuxDo8kBg