️ بازخوانی نسبت پول و تولید: آیا پول لزوما خنثی است؟ | بخش ششم | دیدگاه‌های متفاوت محققان

▪️ بازخوانی نسبت پول و تولید: آیا پول لزوما خنثی است؟ | بخش ششم | دیدگاه‌های متفاوت محققان

✍🏻 #حسین_درودیان

🔻 مخالفت با خنثایی پول یک مدعای نوآورانه و بی‌سابقه نیست. گرچه در نظریۀ متعارف اقتصادی و کلام جناب دکتر #مسعود_نیلی به عنوان مهمترین شارح آن در ایران، سمت و سوی پول هیچ دلالتی بر نتایج مترتب بر آن نداشته و خلق پول از هر نوع آن خنثی و صرفاً تورم‌زاست، اما در نظر برخی اقتصاددانان و مکاتب، چنین روایتی مردود است. از جمله:

🔹 هرچند کینز در موضوع مورد بحث صراحت کافی نداشته و قرائت متعارف از او با دیدگاههای جریان اصلی همسوست، اما او گاهی اوقات به سوی رد قطعیت خنثایی پول گام برمی‌دارد.

🔹 تبیین فرآیند تولید به عنوان یک جریان پولی و کنایه انتقادی به رویکردی که تولید را یک فرآیند تهاتری و شبه‌همکارانه (غیرپولی) می‌داند نقطه‌‌ی برجسته کار اوست. کینز یکبار در مصاحبه‌ای رادیویی گفت: «هر کاری که عملاً شدنی باشد را میتوان تأمین مالی کرد» (Every thing we can do, we can afford). به خیال او تا زمانی که یک سرمایه‌گذاری با موانع واقعی (نهاده‌ها) روبرو نیست، موضوع تأمین مالی برای آن یک مانع کلیدی نیست.

🔹 این تلویحاً یعنی اقتصادی با ظرفیت‌های بیکار، قادر است با اختصاص پول برای تأمین مالی کاراندازی آن (قاعدتاً مشروط به تحقق فروضی) به تولید واقعی پایدار دست یابد.

🔹 عدم خنثایی پول و امکان اثرگذاری آن بر خلق ثروت از محورهای اصلی در نقدهای جریان پساکینزی به جریان اصلی است. پساکینزی‌ها به بخش‌های رادیکال کلام کینز (نظیر بحث پولی‌بودن تولید) تمرکز می‌کنند. در نگاه پساکینزی، نه تنها پول خنثی نیست، بلکه کمیت و کیفیت خلق پول تعیین‌کنندۀ اصلی دورنمای اقتصاد معرفی می‌شود.

🔹 دیویدسون از معدود پساکینزی‌های آمریکایی دو نوع جریان اعتباری را از هم متمایز می‌کند: تقاضای اعتبار جدیدی که برای گردش تولید در اثر یک تورم فشار هزینه بوجود آمده است یا «پول تورمی» (inflation bills). کارکرد این نوع از عرضۀ پول درونزا، بسط تولید نیست بلکه امکان گردش و مبادلۀ سطح تولید قبلی است که اکنون هزینه‌های آن فزونی یافته و کارسازی آن نیازمند پول بیشتری است. نوع دوم عرضۀ پول، تقاضایی است برای بسط تولید و سرمایه‌گذاری ایجاد شده یا «پول حقیقی» (real bills). تقاضای بیشتر پول بوسیلۀ بنگاهها برای امکان تأمین مالی توسعۀ واقعی است.

🔹 مینسکی از اقتصاددانان تأثیرگذار آمریکا در تحلیل بی‌ثباتی‌های مالی اقتصادهای امروز است. آثار او در خصوص بی‌ثباتی‌های مالی اقتصاد سرمایه‌داری و پویایی‌های آن، پس از بحران مالی 2008 بطور ویژه مورد توجه قرار گرفت. او بطور جدی منتقد ایدۀ خنثایی پول بود، چنانکه یکی از نوشته‌های او به روشنی گویاست: «در باب عدم خنثایی پول» (on the non neutrality of money).

🔹 اما آثار شومپتر و اینگهم بیش از سایرین به تبیین اهمیت خلق پول در عملکرد واقعی اقتصادهای امروز پرداخته‌اند. کار شومپتر و اینگهم جدا از جایگاه پژوهشی برجسته آنان، در این نهفته است که خلق پول مدرن، یعنی تبدیل روالی بدهی‌های خصوصی به پول عمومی، را فصل ممیز سرمایه‌داری از اقتصادهای پیشین می‌خوانند.

🔹 شومپیتر گفت «تحول قانون و روال اسناد انتقال‌پذیر و سپرده‌های خلق شده، بهترین نشانه‌های در دسترس ما برای شناسایی تاریخ ظهورِ سرمایه‌داری هستند». او پیوند خلق پول و کارآفرینی را عامل تحولات اقتصادی برمی‌شمارد.

🔹 اینگهم انعطاف در خلق و ایجاد پول را روح اقتصاد سرمایه‌داری می‌خواند که بدون آن دیگر وجود نخواهد داشت. به زعم اینگهم، چهار مضمون اصلی در سنت‌های دگراندیش پولی عبارتند از: پول در اصل یک معیار انتزاعی برای ارزش است؛ پول یک مطالبه/اعتبار است؛ حکومت یا مرجع قدرت، مبنای اصلی پول است؛ و پول در فرآیند اقتصادی، خنثی نیست.

🔹 مکتب تاریخی آلمانی و مکتب تاریخی فرانسوی موسوم به سالنامه‌ها (Annales) باورهایی مشابه در تأیید تأثیرگذاری واقعی پول دنبال کردند. مجادلۀ بین مکتب پولی (Currency School) در برابر مکتب بانکداری (Banking school) در انگلستان قرن نوزدهم نیز بی‌ارتباط به بحث خنثایی/عدم‌خنثایی پول نبود.

پ.ن.: برای دنبال کردن تمامی ایده‌های منتقد خنثایی پول به کتاب the nature of money نوشته اینگهم رجوع کنید. اگر حوصله خواندن متن دشوار وی به زبان اصلی را ندارید،
منتظر انتشار ترجمه کتاب در ماه های آینده بمانید.


📲 با دوستانتان به اشتراک بگذارید👇🏻👇🏻
t.me/joinchat/AAAAAD58ps1HeFuxDo8kBg