برون‌یابی و حباب‌های قیمتی. ️ اسماعیل علی‌آبادی-کارشناسی‌ ارشد اقتصاد خاتم

برون‌یابی و حباب‌های قیمتی
✍️ اسماعیل علی‌آبادی-کارشناسی‌ ارشد اقتصاد خاتم

در ادبیات کلاسیک فایننس، وقتی قیمت یک دارایی به صورت قابل توجهی فراتر از محدوده‌ی ارزش منطقی آن دارایی برود، می‌گوییم حباب قیمتی در آن دارایی ایجاد شده است. از زمان نخستین حباب قیمتی قابل توجه ثبت شده‌ در تاریخ که قیمت گل‌های لاله را در هلندِ قرن 17 میلادی تا چندین میلیون دلار امروزی بالا برد، هرازچندگاهی نقطه‌ای از جهان با این پدیده و اثرات مخرب ناشی از فروپاشی حباب دست به گریبان بوده است.

با وجود این که حباب‌های بزرگی که می‌شناسیم انگشت شمار هستند، اما مطالعه‌ی این پدیده با هدف فهم مکانیزم‌های حاکم بر آن از دو جهت بسیار مورد توجه اقتصاددان‌ها بوده است. اول نقش رفتارهای سرمایه‌گذاران در مراحل مختلف رشد تا سقوط قیمت‌هاست و دوم اثرات منفی اقتصادی و اجتماعی است که فروپاشی این حباب‌ها به دنبال خواهد داشت؛ همان‌طور که تجربه‌های قبلی آن را به خوبی نشان می‌دهد.

اما چه مکانیزم‌هایی وجود دارد که می‌تواند قیمت یک گل لاله را در مدت زمان کوتاهی تا چندین میلیون دلار بالا ببرد و یا قیمت سهام شرکت راکد آقای ماورودی را طی چند ماه بیشتر از 50 برابر کند و در ادامه در مدت زمانی حتی کوتاه‌تر از زمانِ رشد، قیمت‌ها را به سطوحی کم‌تر از مقدار اولیه برگرداند؟

دسته‌ای از مدل‌های اقتصادی که برای توضیح مشاهداتِ مراحل مختلف شکل‌گیری، رشد، و فروپاشی حباب‌های قیمتی بسط پیدا کرده‌اند، توجه خود را معطوف به یک ویژگی رفتاری انسان کرده‌اند و آن هم برون‌یابی آینده از مشاهدات گذشته است.

در مقاله‌ی برون‌یابی و حباب، عامل اصلی رشد و سپس فروپاشی حباب‌های قیمتی به همین عملکرد برون‌یاب ذهن دسته‌ای از سرمایه‌گذاران نسبت داده می‌شود. در این مقاله، فرض بر این است که دو نوع سرمایه‌گذار در بازار وجود دارد. دسته‌ی اول فاندامنتالیست‌ها هستند که تنها قانون حاکم بر معاملاتشان این است که آیا قیمت دارایی از ارزش ذاتی آن فراتر رفته است یا خیر. اگر قیمت روز دارایی بیشتر از انتظار آن‌ها از ارزش ذاتی آن باشد اقدام به فروش می‌کنند و در غیر این صورت آن را می‌خرند. دسته‌ی دوم، سرمایه‌گذارن برون‌یاب هستند که علاوه بر ارزش ذاتی دارایی، به روند قیمتی گذشته‌ی آن نیز توجه دارند. این دسته از سرمایه‌گذارن همواره در یک حالت دوگانه‌ی ترس و طمع قرار دارند. وقتی قیمت روز دارایی از ارزش ذاتی انتظاری آن‌ها فراتر رود، از یک سو ترس از ریزش قیمت و بازگشت آن به سطح ذاتی خود آن‌ها را تشویق به فروش می‌کند و از سوی دیگر روند رو به رشد گذشته‌ی قیمت، انتظار افزایش بیشتر قیمت در آینده را در آن‌ها ایجاد می‌کند و این طمعِ کسب سود بیشتر، آن‌ها را وادار به خرید می‌کند. این حالت گیجی باعث می‌شود که در هر دوره هر سرمایه‌گذار برون‌یاب به صورت تصادفی به این دو انگیزه‌ی مخالف وزن‌دهی کند.

با استفاده از نتایج مدل ارائه شده در این مقاله، کل پروسه‌ی شکل‌گیری تا فروپاشی حباب‌های قیمتی را می‌توان در سه مرحله توضیح داد:

در مرحله‌ی اول، با آمدن خبرهای خوب در مورد ارزش ذاتی دارایی، قیمت آن به سرعت افزایش می‌یابد. این افزایش قیمت، تقاضای خرید شدیدی را در سرمایه‌گذارن برون‌یاب ایجاد می‌کند. با افزایش قیمت دارایی و نزدیک شدن آن به ارزش ذاتی انتظاری، به تدریج کل سرمایه‌گذاران فاندامنتالیست دارایی‌های خود را به سرمایه‌گذاران برون‌یاب می‌فروشند و از بازار بیرون می‌روند.

در مرحله‌ی دوم، تنها سرمایه‌گذاران برون‌یاب در بازار حضور دارند. در این مرحله سرمایه‌گذارانی که وزن بیشتری برای انتظار خود از رشد آینده‌ی قیمت قائل هستند به تدریج دارایی را از سرمایه‌گذارانی که نیروی ترس از ریزش قیمت در آن‌ها غالب است می‌خرند. این مرحله نیز با افزایش قیمت دارایی و حجم معامله‌ی زیاد همراه است.

در مرحله سوم و پس از پایان یافتن جریان خبرهای خوب در مورد ارزش ذاتی دارایی، سرعت رشد قیمت‌ها کاهش می‌یابد و این به تدریج حرارت سرمایه‌گذاران برون‌یاب را برای خرید دارایی از بین می‌برد. با غالب شدن اثر ترس بر طمع، سرمایه‌گذاران برون‌یاب نیز اقدام به فروش دارایی می‌کنند که این عمل موجب سقوط شدید قیمت‌ها خواهد شد. با نزدیک شدن قیمت‌ها به سطوح ذاتی انتظاری، دوباره به تدریج سرمایه‌گذاران فاندامنتالیست وارد بازار می‌شوند.

علی‌رغم این که این مدل تعدادی از مشاهدات گذشته (همانند چرایی حجم زیاد معاملات در مراحل مختلف توسعه حباب) را به خوبی و بهتر از مدل‌های قبلی توضیح می‌دهد، اما همچنان کاستی‌هایی در توجیه برخی یافته‌های پیشین دارد که پرداختن به آن‌ها کارهای عمیق‌تری می‌طلبد.