بسم اللهدانشیار دانشگاه برکلی هستم و حوزه ی تحقیقم واسطه گری مالی، سیاست پولی، اقتصاد کلان، اقتصادسیاسی و تامین مالی مسکن است. به مددش امیدوارم بتوانم در اینجا بلند بلند فکر کنم و بیش از پیش یاد بگیرم.
اقتصاد ایران باری دیگر بر سر یک دو راههی تاریخی
اقتصاد ایران باری دیگر بر سر یک دو راههی تاریخی
🔸در دو هفتهی گذشته یکی از نسبتهای ناصحیحی که به صورت مکرر تکرار شد این بود که عدهای اقتصاددان "بورس را عامل تورم دانستهاند" و گفته شد که "اینکه در یک ماه اخیر شاخص بورس کاهش پیدا کرد اما قیمت مسکن و خودرو و ارز افزایش پیدا کرد نشان از میزان اشتباه بودن این حرفشان داشت". حرف ناصحیحی که با هزاران تاسف (آگاهانه و یا غیر آگاهانه) توسط وزیر اقتصاد هم تکرار شد.
🔸برای پی بردن به میزان ناصحیح بودن این ادعا تقاضا دارم که اول به این فایل صوتی که مربوط به گفتگوی یک ماه و نیم پیش با مهدی ناجیعزیز است گوش بدهید. این گفتگو در زمانی بود که بورس همچنین مسیر صعودی خودش را طی میکرد.
📌در این فایل تا دقیقه هشتم به عوامل رشد شدید قیمت بورس پرداخته میشود و عنوان میشود که انتظارات تورمی بالا (متاثر از کسری بودجهی شدید دولت و شوک ارزی) و ارزشگذاری پایین تاریخی شرکتهای بورسی در دهههای گذشته از عوامل بنیادی افزایش شاخص بورس بوده.
⚠️اما کاهش شدید نرخ سود بانکی، محدود بودن سهام شناور بازار و عدم عرضهی سهام دولت، و طرز فکر غلط دولت در مورد اینکه با "هدایت" نقدینگی به بورس میتواند از تاثیر تورمی رشد نقدینگی بکاهد هم عوامل دیگری بودند که منجر به رشد بیشتر بورس شدند. در پایان به عامل انتظارات برونگر هم پرداختم و عرض شد که این رفتار سرمایهگذاران چگونه باعث افزایش بیش از حد شاخص پیش از ورود به فاز اصلاحیش میشود.
📌در دقیقهی 9 تا 12 به بحث رابطهی بین بورس و تورم پرداختیم و عرض کردم که اگر بورس رشد پایدار خودش را داشت بورس میتوانست از عوامل مقاومتر شدن اقتصاد در برابرشوکهای ارزی بشود. اما اگر به دلیل سیاستهای غلط، به نقطهای رسیده باشیم که قیمت سهام بسیار بیشتر از میزانی است که تناسبی با سایر اجزای اقتصاد داشته باشد، به محض اینکه عاملان اقتصادی تصور کنند که بورس در حال ورود به فاز اصلاحی خودش است، این ناترازی در بازار بورس به بازار ارز، مسکن و کالاهای با دوام منتقل خواهد شد و در نتیجه عاملی (توسعهی بازارهای مالی) که اتفاقا میتوانست باعث پایدارتر شدن اقتصاد ایران در برابر شوکهای ارزی بشود به دلیل سیاستهای غلط ما خودش تبدیل به یکی از ریسکهای اقتصاد ایران شده.
👈اینها را به عنوان مقدمه عرض کردم که فقط بگویم بر خلاف حرف اشتباهی که به کرات در این دو هفته تکرار شد، تمام نگرانی جمع زیادی از اقتصاددانان و فعالان بازارسرمایه دقیقا همین اتفاقی بود که متاسفانه اتفاق افتاد: افزایش بیش از حد شاخص، انباشت ریسک نقدینگی در این بازار و تخلیهی بخشی از این ریسک به بازار ارز، مسکن و خودرو همزمان با ورود بورس به فاز اصلاحی.
👈اگر این اصلاح قیمت بورس در زمانی که شاخص در محدودهی یکمیلیون و هفتصد بود اتفاق افتاده بود قطعا اثرمخربش بر سایر بازارها بسیار کمتر از امروز بود. امروز هم که این اصلاح در شاخص دومیلیونوصد اتفاق افتاده آثار مخربش بسیار کمتر از حالتی است که این اصلاح در شاخص دو میلیون و پانصد و یا سه میلیون اتفاق میافتاد.
❓اما مهمترین مساله آن است که از اینجا به بعد باید چه کار کرد؟
👈ادعای اصلی این نوشته آن است که اقتصاد ایران دوباره بر سر یک دو راههی بسیار مهم قرار گرفته. دو راههای که در سالهای اخیر یکبار در سال 89 و 90 بر سر آن بودیم. یکبار در انتهای سال 96 و ابتدای 97 و هماکنون در میانهی سال 99. دوراهههایی که به دلیل تخلیهی شوکهای انباشتهی قبلی بهترین و شاید تنها فرصت اصلاحات ساختاری هستند. اما متاسفانه در تک تک دوراهههای قبلی با اتخاذ مسیر اشتباه در این دو راههها بیشترین آسیب را به پیکر نحیف اقتصاد ایران و مردم عزیزمان زدهایم و بیشترین منفعت را به عدهای خاص رساندهایم. (ادامه در پست بعدی)