خواستن به وقت. (اراده کردن یا دعا کردن)

خواستن به وقت
(اراده کردن یا دعا کردن)

عمل و‌مفهومی در جهان انسانی وجود دارد که در میان اهل نظر به نام‌های مختلفی خوانده شده است.

دعا کردن، خواندن به یاری، درخواست کردن این عمل بین دو سطح بسیار متفاوت و متمایزی از معنا قابل توجه است.

در بالاترین سطحش میل و اراده است. تو گویی انسانی اراده‌ی خود را تحقق کلامی می‌بخشد. چنانکه می‌تواند تحقق ذهنی به آن بدهد. این با طبیعت و غریزه‌ی آدمی قابل فهم‌تر است. در این حالت با تحقق کلامی انسان خودش را می‌راند. به‌قول نیچه اراده می‌کند و همزمان فرمانده و فرمان‌بر است.

در پایین‌ترین سطح اما او دیگر قدرتی در خود نمی‌بیند از قدرتی برتر که خداست می‌خواهد تا چنین و چنان کند.

ابن عربی در
«فص حکمة نفثیه فی کلمه شیثیه» نتیجه‌ی این خواستن‌ها را عطایا می‌نامد. و می‌گوید بر دو دسته‌ی ذاتی و اسمایی‌اند.

و چنان‌اند که گاه خواهنده به‌طور مشخص صلاحش را می‌داند همان را می‌خواهد.
گاه نمی‌داند و کلی آنچه به صلاح است را از خدا می‌خواهد «زیرا مشکل‌ترین دانش‌هاست که شخص در هر زمان معین بر استعداد خود در آن زمان وقوف یابد»

وقوف بر استعداد یافتن نکته‌ی بسیار مهمی‌ست که هم به لحاظ فردی و هم اجتماعی اهمیت دارد.

زمانی گروهی و عده‌ای مردمی را می‌رانند که شما چنین و چنان باید باشید.

متجددان به تجدد، ملایان به بهشت و هر گروهی هم مردم را گله‌‌ای می‌بییند که باید برانندش.

زمانی مردم بر استعداد جمعی خود واقف می‌شوند که من خرخود و بنده‌ی خودم. نمی‌گذارم مرا برانند. بر خود فرمان می‌دهم و فرمان می‌برم.
این لحظه از وقوف را شاید لحظه‌ی «سوژه» شدن یا «خود» شدن بتوان نامید. آن لحظه که باشنده ناگهان در می‌یابد. در را می‌یابد و از تنگی و تنگنا رها می‌شود.

ابن‌عربی معتقد است: «چون خواهش با وقت خود موافق افتد، زود اجابت شود» البته برای خواهش هم وقت معینی را می‌داند.
معتقدم برای فهم این سخن کمی باید به تجربه و عمل و ماده برگردیم.

کسی دانه‌ای می‌کارد. او در دل خواهشی ناگفته دارد که عملش تحقق عینی آن است. جوانه زدن دانه و روییدنش.
اگر در خاک خوب و هوای خوب و به وقت مناسب نکارد، دانه‌اش نمی‌روید.

یا انتظار آبستن شدن از زنی که زمان و دور باروریش گذشته است انتظار و خواهشی دیروقت است.

بنابراین اگر فردی یا جمعی به وقت به استعدادش پی نبرد شاید دوری باید بگذارند تا طبیعت فرصتی دوباره به او و آنها بدهد. این بیشتر درباره‌ی جمع صادق است تا فرد.

ابن‌عربی «استعداد را پنهانی‌ترین خواهش» تعریف می‌کند.
هر کس باید به این پنهانی‌ترین خواهش خویش بیندشد و دریابدش و آنگاه هر ملتی باید به این پنهانی‌ترین خواهش خویش بیندیشند و دریابندش.

شما فکر می‌کنید پنهانی‌ترین خواهش ملت ایران چیست؟ آیا به هنگام خواسته‌اندش یا نه؟ دیر شده برای خواستنش یا زود است؟ یا نه فکر می‌کنید امروز روز درست میدان دادن و دریافتن آن «خواهش پنهان»‌ست که باید عیان شود و تحقق یابد.

#ابن_عربی
@faryad_naseri