داستانهای روزنامه طنز بی قانون
✅ یابو برش داشته. علیرضا کاردار | بی قانون
✅ یابو برش داشته
علیرضا کاردار | بی قانون
@bighanooon
@DastanBighanoon
در زمانهای قدیم جنگلی بود خوش آب و هوا که اهالیاش به لهجه محلی «جینگیل» صدایش میکردند.
در جینگیل یک روز در سال جشنی برگزار میشد که صغیر و کبیر در آن شرکت میکردند و کدورتها را برای یک شب کنار میگذاشتند و همدیگر را نمیجویدند و نمیدریدند. گرگ و بره در کنار هم مشغول پایکوبی میشدند و از اینا از اینا اجرا میکردند.
روباه و خرگوش دست در گردن یکدیگر برای سلامتی چشمهایشان آب هویج مینوشیدند. فلامینگوها و ماهیها روی آب اسکی میرفتند و باله دریاچه قو اجرا میکردند. خلاصه فقط برای یک شب غریزهشان را کنار میگذاشتند و مثل آدم با صلح و صفا کنار یکدیگر میزیستند. البته مثل آدمهای آن زمان، نه این زمان. برنامه جشن هم این بود که دم غروب همه در میدان جینگیل دور هم جمع میشدند و یک آتش کوچک درست میکردند و به نوبت هیزمی در آن میریختند و آن را فوت میکردند.
قرنها این مراسم ادامه داشت و نسل به نسل آن را ادامه میدادند، کیف میکردند و خون از دماغ و اشک از چشم کسی نمیآمد. تا اینکه یابو از جنگل هاچین و واچین برای دیدن پسرخالهاش الاغ عزیز به جینگیل آمد.
اتفاقا آمدن یابو همزمان شده بود با جشن سالیانه جینگیلوندان. یابو مدتی با بیخیالی شاهد جشن بود تا اینکه حوصلهاش سر رفت و به وسط میدان رفت و صدایش را بلند کرد که: «این مسخره بازیا چیه؟ حوصلهام رو سر بردین. چقدر خنکه جشنتون...» چون شب جشن بود، کسی نپرید یابو را خفه کند یا خرخرهاش را بجود. برای همین یابو توانست حرفش را ادامه دهد.
وی افزود: «الان یه کاری بهتون یاد میدم که حسابی بترکونیم و کیف کنیم...» و سپس یک نارنجک از توی خورجینش درآورد و زد وسط بساط جشن. صدایش آنقدر بلند بود که همه رم کردند. چند دقیقهای که گذشت و جینگیل آرام شد، حیوانات با تعجب برگشتند تا بفهمند این چی بود.
یابو برایشان توضیح داد که یک خورجین پر از این چیزهای هیجانانگیز آورده و همانجا بین همه پخش کرد. اهالی جینگیل هم شروع کردند به ترق و توروق و دنگ و دونگ. چون هیجانشان بالا رفته بود، ناخودآگاه اختیارشان را از دست دادند و افسارگسیخته شروع کردند به فرار. کم کم یادشان رفت که قرار بود در این شب با هم مهربان باشند و دیوانهوار به جان هم افتادند.
این طوری شد که از آن سال جشنشان را باشکوهتر و وحشیتر از سال قبل برگزار کردند، تا جایی که هر سال نصف نسلشان منقرض میشد. از آن زمان هرگاه کسی تحت تاثیر کارها و حرفهای غریبهها اختیار از دست میدهد و به سرش میزند، میگویند یابو برش داشته.
🔻🔻🔻
روزنامه طنز بی قانون (ضمیمه طنز روزنامه قانون)
👇👇👇
@bighanooon
@DastanBighanoon