🔆 امروز، توجه به مرگ سقراط، یادآور اعدام «عقل» توسط «اکثریت» است. 🔆 باید از ایران دفاع کرد، به نام یا به ننگ«جواد طباطبایی».🇮🇷 🔆 درباره تاریخ، فلسفه، علمسیاست و علمحقوق. 🇮🇷: @MinervaEule1776 📚: https://t.me/denkenfurdenken
💎 ایمان و دانستن.. ✍ بهروز زواریان
💎 ایمان و دانستن
✍ بهروز زواریان
💎 هگل در بخشی از کتاب عقل در تاریخ، گفته است که:«میان ایمان و دانستن اصولا تفاوت قائل میشوند». او در اینجا از مفهوم «Glauben» استفاده میکند. از سویی دیگر، استاد، اذعان کرده است که این یک اصل قطعی محسوب میشود که، «ایمان Glauben» را در تضاد با دانستن«Wissen» قرار میدهند.
💎 به این ترتیب مؤمنان، نتیجه میگیرند که نمیتوان خداوند را شناخت. یا نمیتوان از خدا هیچ چیز دانست.
💎... Vom Gott nichts wisse.
💎... میتوان دریافت که مؤمن به خدا اعتقاد دارد، اما چیزی درباره او نمیداند. وانگهی، اینکه صفات جلال و جمال و هرگونه صفت دیگری به خدا نسبت داده شود، به معنای این نیست که من از خدا چیزی میدانم.
💎 پس زمانی که هگل از این مفاهیم استفاده میکند:
💎 Glauben ≠ wissen ➡️ erkennen ➡️ Kenntniss ➡️ darstellen
💎... در پی این است که نشان دهد، زمانی که به مؤمن، گفته میشود که اگر به چیزی[=خدا=(etwas)] اعتقاد «Glauben» دارد، باید آن را بداند«wissen»، و اگر چیزی را میداند باید نسبت به آن معرفت و شناخت«erkennen» داشته باشد، و بتواند آن شناخت«kenntnis» را توصیف/بیان/ کند یا نشان دهد«darstellen»، از آن میگریزد!
💎 به همین دلیل است که هگل به صراحت میگوید:
💎 Wissen etwas als Gegenstand vor seinem Bewustsein haben und dessen gewiss sein.
💎 دانستن یکچیز بدان معنا است که من چیزی را[در این جا خدا] را به عنوان موضوع آگاهی خودم دارم و سپس با تکمیل جمله اذعان میکند که به آن یقین دارم«gewiß sein». از این روی دانستن یکچیز، یعنی یقین به آن چیز! به همین دلیل است که به تعبیر استاد، اگر بیشتر دقت کنیم، تفاوت میان ایمان و دانش، در حقیقت چیزی تهی است.
💎 ...Was ich Glaube, das weiß ich auch, dessen bin ich gewiß.
💎 چیزی که به آن ایمان دارم، یعنی آن را میدانم، و نسبت به همان در یقین هستم.
💎 از اینجا میتوان دریافت که چرا هگل گفته است که خداوند خود را در مسیحیت آشکار کرده است. اینجا جایی است که میتوان خدا را به عنوان روح شناخت و به او یقین داشت، اما این خدا ورای مرزهای جهان قرار نگرفته است، بلکه کاملا درون ماندگار است.
💎 پس میتوان نتیجه گرفت که دیگر مؤمنان که میگویند به خدا ایمان دارند، به چیزی ایمان دارند که هیچ تصوری از آن حتی در ذهن هم ندارند، زیرا خدا تنها در مسیحیت، خودش را آشکار کرده است.
🔆 مگر میتوان به چیزی ایمان داشت، اما او را نشناخت و درباره او چیزی ندانست و بدتر او را از دسترس خارج کرد؟ اما این شناخت از خدا_و به تعبیری با فیلسوف، شناخت طرح و اراده خدا_ در مسیحیت ممکن شده است. در اینجا «روح در طبیعت» است و به این طریق هم میتوان او را شناخت و هم درباره آن چیزی دانست؛ مسیحیت، «مکانی» است که در آن بر خلاف منطق دیگر ادیان، «چشم ایمان به نگاه عقل» باز شده است، به نحوی که در اینجا هم میتوان خدا را شناخت و هم درباره او دانست، یعنی مسئلهای که دیگران از آن گریزان هستند.
@MinervaEule1776
https://t.me/denkenfurdenken