روایتهایی از اینجا و آنجای دنیا
. ----
#معرفی_کتاب
----
آشوب - جرد دایموند - نشر طرح نو
فنلاند یکی از کشورهاییه که همیشه با روسیه سر جنگ داشته و برای حفظ استقلال و هویت خودش هزاران کشته داده. یکی از این جنگها که در تاریخ به اسم «جنگ زمستان» معروفه، شرح ایستادگی و مقاومت فنلاندیها در مقابل استالینه که فنلاندیها ازش به عنوان افتخار یاد میکنن.
فنلاند در سال ۱۸۰۹ به روسیه ضمیمه شد. تا قبل از این تاریخ، تحت سلطه سوئد بود. البته خودمختار اداره میشد و زبان روسی رو بهشون تحمیل نمیکردن. تا اینکه نیکلای دوم، آخرین تزار روسی، حاکمی رو در فنلاند منصوب و سعی در تحمیل فرهنگ و زبان روسی به فنلاندیها کرد.
وقتی لنین در سال ۱۹۱۷ شوروی رو پایهگذاری کرد، فنلاند اعلام استقلال کرد. اما در همین سالهای ابتدایی، یک جنگ داخلی بزرگ بین سفیدها (یا محافظهکاران به نمایندگی از آلمان) و سرخها (کمونیستها) درگرفت. سفیدها پیروز شدن و ۸ هزار نفر از سرخها اعدام شدن و ۲۰ هزار نفر دیگر در اردوگاههای کار اجباری از گرسنگی مردن.
این میزان کشته در یک جنگ داخلی تا سال ۱۹۹۴ و جنگ داخلی رواندا، بیشترین کشته رو نسبت به درصد جمعیت داشت. فنلاند در دهه ۲۰ و ۳۰ همچنان از روسیه میترسید. شوروی داشت قدرت میگرفت و فنلاند هم نظام سرمایهداری لیبرال رو برای اداره کشور اتخاذ کرده بود.
فنلاند میترسید شوروی بخواد دوباره بر این کشور چنگ بندازه و اون رو ضمیمه کنه. یک رهبر دوراندیش داشتن به اسم ژنرال منرهیم که در دهه ۳۰ با این دید که شوروی دیر یا زود به ما حمله میکنه، شروع کرد به تقویت ارتش و استحکامات دفاعی. شوروی هم چند سالی بود خط راه آهن رو به فنلاند نزدیکتر میکرد.
اواخر دهه ۳۰ که آلمان داشت قدرت میگرفت، فنلاندیها سعی میکردن بیطرفی خودشون رو نشون بدن. استالین هم به گواه خیلی از اسناد نوشته شده، از هجوم هیتلر میترسید. آگوست سال ۱۹۳۹ در خبری حیرتآور گفتن که شوروی و آلمان با هم توافق کردن که با هم جنگ نکنن. معاهده عدم تجاوز بین آلمان و شوروی.
فنلاندیها اما به این توافق شک داشتن که کاسهای زیر نیمکاسه باشه. خیلی از این توافق نگذشته بود که آلمان با یورش برقآسا به لهستان حمله کرد. شوروی هم به همین ترتیب به لهستان حمله کرد. استالین میخواست هرچه بیشتر مرزهاش رو از مسکو دور کنه و عمق استراتژیک رو افزایش بده.
شوروی که از حملهی قریبالوقوع هیتلر میترسید، با چهار همسایهی حوزه بالتیک، یعنی لتونی، لیتوانی، استونی و فنلاند اتمام حجت کرد. قرار این شد که شوروی پایگاههای نظامیاش رو در این کشورها مستقر کنه. این باعث میشد که این کشورها ناخواسته در دام شوروی بیافتن اما کوچکتر از این بودن که قبول نکنن.
این کشورها درخواست شوروی رو قبول کردن ولی از فنلاند درخواستهای بیشتری داشتن. یکی اینکه مرزهاش رو از لنینگراد عقبتر ببره و دوم اینکه پایگاه دریایی در ساحل جنوبی فنلاند برقرار کنن. بیم این بود که آلمان از طریق فنلاند به شوروی حمله کنه.
فنلاندیها به رهبری ژنرال منرهیم درخواست شوروی را بپذیرفتن ولی نه کامل. میدونستن که قبول کردن درخواست باعث میشه در بلند مدت فنلاند ضمیمه شوروی میشه. سال ۳۸ چکسلواکی با دادن استحکامات دفاعیاش به آلمان عملا باعث شد هیتلر کل کشور رو تسخیر کنه. این درس مهمی بود برای فنلاند.
فنلاند شروع کرد به رجز خواندن و درخواستهای بیشتر شوروی رو قبول نمیکرد. استالین هم دچار این خطا شد که شوروی ۵۰ برابر فنلاند جمعیت داره و اینا نمیتونن مقاومت کنن. برنامه این بود نهایتا طی ۲ هفته فنلاند رو میگیرن و به رجزخوانی این کشور کوچک پایان میدن.
۳۰ نوامبر ۱۹۳۹ شوروی به فنلاند حمله کرد با این توجیه که گلوله توپ فنلاندیها در خاک شوروی فرود آمده (False flags) و چند سرباز کشته شدن در حالی که این شلیکها کار خود شوروی برای آغاز جنگ بود. اینجا جنگی به راه افتاد که به Winter war معروف شد.
شوروی از تمامی مرزهایش با فنلاند به این کشور هجوم برد. هواپیماهای شوروی هلسینکی و سایر شهرها رو بمباران کردن. همین که شوروی پیشروی کرد، استالین یک کمونیست به اسم کووسینن رو به سمت رهبر دولت دموکراتیک فنلاند منصوب کرد. همین باعث شد کل مردم فنلاند علیه نیت شوروی آگاه بشن.
بخش دوم
------
@friedrish