روایتهایی از اینجا و آنجای دنیا
سرقت قرن در هلند. ----. بخش سوم و پایانی
سرقت قرن در هلند
----
بخش سوم و پایانی
خولندن بخش دوم
نقاشیها کو؟ پسرها جواب میدن که ما چیزی نمیدونیم و چیزی ندزدیدیم. پلیس سریع خونهی پسرها و خانوادههاشون رو زیر و رو میکنه و چیزی پیدا نمیکنه. مادر رادو اما میدونه پسرها نقاشیها رو در خونهی خواهرش پنهان کردن. با ناتاشا، دوست دختر رادو، میرن و نقاشیها رو دزدکی ورمیدارن.
مادر رادو به همراه دوست دخترش نقاشیها رو در حیاط خونه چال میکنن. اما ترس و اضطراب پیدا شدندشون دست از سر این مادر برنمیداره. شوهرش رو به خاطر جرم در زندان بود و طاقت زندانی شدن پسرش رو هم نداشت. پسرها در بازداشت هرگونه دزدی رو منکر میشدن و اگر پلیس چیزی پیدا میکرد، زندان حتمی بود.
پلیس به طور حریصانهای صدها خونه رو زیر و رو میکنه. چه خونهی افراد مرتبط و چه در و همسایه. هیچجا اثری از نقاشیها پیدا نمیکنن. کاراگاهها از چند کشور وارد میشن اما هیچ سرنخی پیدا نمیکنن. الگا، مادر رادو، درمانده و ترسان، روز به روز بر ترسش افزوده میشه.
برای نجات دادن پسرش از دست پلیس چند کشور چیکار میتونست بکنه؟ در روشن و تاریکی صبح میره سراغ نقاشیها، از چال درشون میاره، میره تو آشپزخونه. فر گاز رو روشن میکنه و نقاشیها رو انداخت تو آتیش. مدرکی نباید دست پلیس بیافته. این آثار گرانقیمت در چند ثانیه دود شدن و ناپدید شدن.
بعدا در دادگاه گفت من اون لحظه نفهمیدم چه کاری دارم میکنم. نباید این کار رو میکردم. همان لحظاتی که این آثار ارزشمند داشت دود میشد، رادو در زندان به این فکر بود که آثار رو به پلیس تحویل بده و از اونا تخفیف زندان بگیره. قاضی گفت جای هیچ رحمی باقی نذاشتین.
رسانهها به این نکته هم اشاره کردن که آیا واقعا نقاشیها رو سوزوندن یا نه؟ که ظاهرا چند کارشناس رفتن و از بقایای خاکستر در اجاق گاز خونه تایید کردن که خاکستر نقاشیهاست. رادو و دو دوستش حکم ۷ تا ۲۰ سال میگیرن. مادر رادو هم میافته زندان. دو نفر دیگه از همدستان دزدها هم هنوز فراریاند.
منبع این گزارش
------
@friedrish