شرح قصائد خاقانی؛ بر اساس شرح برزگر خالقی کانال دیگر ما: گزینهٔ شعر معاصر @gozineyesher لینک پست اول: https://t.me/khaghanieshervani/4
قصیدۀ۱۱..۳۱. ای ز تو ما بیخبر، ما به تمنای تو. بس که بپیمودهایم عالم خوف و رجا....۳۲
قصیدۀ11
31. ای ز تو ما بیخبر، ما به تمنای تو
بس که بپیمودهایم عالم خوف و رجا
🍃🍃🍂🍁🍂🍃🍃
32. گاه بدزدیم چشم از تو ز بیم رقیب
گه به نظر بشکنیم چشم رقیب تو را
🍃🍃🍂🍁🍂🍃🍃
چشم دزدیدن: دزدیده و پنهان نگاه کردن.
رقیب: نگهبان و مراقب؛ کسی که مواظب معشوق است و عاشق را از او دور میکند؛ معمولاض دایۀ دختر این نقش را بر عهده داشت. و گاهی نیز عاشق و معشوق از غفلت رقیب استفاده کرده، با اشارات چشم و ابرو قول و قرار میگذاشتند و سخنان خود را با یکدیگر میگفتند.
نظر: چشم زدن و چشم زخم رساندن، و آن آزار و نقصانی که از اثر نظر بد به کسی یا چیزی رسد.
@khaghanieshervani