۳

3. زبانهایی که ساختارهای زباني کاملاً متفاوتی یکدیگر دارند اما پیشینه فرهنگی آنها مشابه یکدیگر است، مثل زبان اسلواکی و زبان مجاری. زبان مجاری به گروه زبانهای اوگري- فيني (Ugric-Finnish ) تعلق دارد، كه زبانهاي اندكي مانند فنلاندی، استونیایی به این گروه تعلق دارند، اما زبان اسلواکی، زباني از خانواده زبانهای اسلاو است؛ اگر چه كه مناطقی که پيشتر ساکنان آنها به این دو زبان سخن می­گفتند، اغلب تحت حاکمیت یک دولت مرکزی مشترک بودند (پادشاهی مجارستان، امپراتوری اتریش، یا امپراتوری اتریش-مجارستان)؛

4. زبانهایی که ساختارهای زبانی و پیشینه فرهنگی مشترکی دارند، مثل زبانهای اسپانیولی و فرانسوی. در این جا، ما با دو زبان نئو لاتین (Neo-Latin ) مواجهیم که سخنگویان هر دو زبان همواره تبادلات فرهنگی قابل توجهی داشته اند.

به جای توجه به حالتهای گوناگون زوج زبان/فرهنگ در یک متن، توروپ چهار گونه رابطه میان فرهنگ و زبان را از یکدیگر بازشناسي و معرفی می­کند:

1. متون تک زبان (monolingual ) و تک فرهنگ (monocultural )؛

2. متون تک زبان (monolingual ) و چند فرهنگ (multicultural ) (که در آنها بیش از یک فرهنگ رايج در جامعه یافت می­شود). اثر گلهاي آبي (The Blue Flowers ) نوشته Queneau ، نمونه اي از اين متنون است که در آن دو طرح (plot ) ارائه می­شود، که در دو دوره تاریخی دور از هم، و دو حوزه اجتماعی دور از هم قرار دارند؛

3. متون چندزبان (multilingual ) و تک فرهنگ (monocultural ) (که برای مثال در آنها، زمانی که يك واقعه در حال روایت است، زبانهای متعددی براي توصيف آن بکار می­رود. نمونه این متونOrtiz Vásquez ، و متوني دیگر است که در درس پنجم از اين دوره – زبان خارجی و خودآگاهی زبانی- به آنها اشاره کردیم)؛

4. متون چندزبان (multilingual ) و چند فرهنگ (multicultural ) (مثل جنگ و صلح نوشته تولستوی، که در آن از دو زبان روسی و فرانسوی برای بیان ابعاد گوناگون و طبقات مختلف جامعه روسیه و شخصیت باپلئون استفاده شده است)؛

هر رویکردی را که ما در تحلیل ترجمه پذیری یک متن به زبان/فرهنگ دیگر اتخاذ کنیم، مهم آن است که تشخیص دهیم حتی در بدترین شرایط (مثل فاصله زبانی و/یا فرهنگی دو زبان از همدیگر، و پیچیدگی و عدم تجانس دو زبان)، ابزار زباني (linguistic tool ) - زبان طبیعی (natural language )، زبان انسان- همواره به شکلي بالقوه توانایی بیان عناصری را که به زبان/فرهنگ دیگری تعلق دارند، دارد.

بنابراین، پیش شرط مهم برای یک متن برای اینکه قابل ترجمه باشد، خودآگاهی (awareness ) مترجمان است: مترجمان باید تفاوتهای میان زبانها و فرهنگ هاي گوناگون را بدانند تا بتوانند با طراحي استراتژی هایی برای ترجمه اي كه در دست دارند، با مشکلات متعدد ترجمه­ پذیری دست و پنجه نرم کنند.
@linguisticsacadem

Bibliographical references

KRUPA V. Some remarks on the translation process, in Asian and African Studies, n. 4, Bratislava 1968 [1969].

TOROP P. La traduzione totale Ed. by B. Osimo. Modena, Guaraldi Logos, 2000. ISBN 88-8049-195-4. Or. ed. Total´nyj perevod. Tartu, Tartu Ülikooli Kirjastus [Tartu University Press], 1995. ISBN 9985-56-122-8.

WITHERSPOON G. Language in culture and culture in language, in International Journal of American Linguistics, vol. 46, n. 1, 1980.

[1] Witherspoon 1980, p. 2.

[2] Torop 2000.

3. Krupa 1969, p. 56, quoted in Torop 2000.


statsLogos Group © 2008about L
ص۲