ماجرا با عشق مدرنی میان یک زن یهودی آمریکایی خانه دار و یک صوفی امروزی ساکن آمستردام آغاز می‌شود

ماجرا با عشق مدرنی میان یک زن یهودی آمریکایی خانه دار و یک صوفی امروزی ساکن آمستردام آغاز می شود.داستان معمولی آن ها بر بستری تاریخی رخ می دهد که علقه ی روحانی شدید مولوی و شمس تبریزی را روایت می کند.
(اللا روبنشتاین) که در آستانه ی چهل سالگی قرار دارد، سال هاست دچار روزمرگی شده است.او درست بیست سال اخیر زندگی اش را جزء به جزء با توجه به زندگی زناشویی اش تنظیم کرده بود .همه ی آرزوهایش،دوستانش و تصمیم های کوچک و بزرگ زندگی اش هم به خانواده و همسرش وابسته بود.او تنها سمت و سوی زندگی اش خانه و خانواده اش بود.تمام زندگی این زن در راحتی شوهر و بچه هایش خلاصه می شد و همین شد که تنها یک تلنگر همه چیز را عوض کرد.او به پیشنهاد همسرش برای ایجاد تنوع در زندگی اش به عنوان کمک ویراستار یک انتشارات بنام مشغول به ویراستاری اولین و تنها اثر یک نویسنده ی گمنام اسکاتلندی می شود که داستانی درباره ی رابطه ی شمس و مولانا نوشته است.و همین آغاز شیفتگی اللا به اندیشه و افکار عرفانی شمس و مولانا می شود.
او در حین خواندن و ویراستاری این اثر کم کم از طریق ایمیل با این نویسنده آشنا می شود و گوشه ای از زندگی خود را طی مکاتباتی که با او داشت برایش آشکار می کند.
تا یک روز صبح که تصمیم عجیبی می گیرد،او می خواهد خود را از شر این زندگی آزاد کند و تک و تنها به سفری با پایانی نامعلوم می رود.
و عشق تنها دلیلی بود که اللا را از زندگی کنونی اش جدا می کند و این تلاطم همچون تکه سنگی در برکه ی راکد زندگی اش می افتد و او را می لرزاند.