اینجا تلاشهای ادبیام (شامل داستان کوتاه، داستانک، یادداشت، و پاراگرافهای منتخبِ کتابهایی که میخوانم) را به اشتراک میگذارم. گاهی هم موسیقیای که به دلم مینشیند. همراهیِ شما نعمتی است که شاید باور نکنید چهاندازه برایم عزیز است. @mohsensarkhosh
با نام اصلی رومن کاتسف در ۸ مه ۱۹۱۴ میلادی در شهر ویلنا واقع در لیتوانی، در خانوادهای یهودی به دنیا آمد
#رومن_گاری با نام اصلی رومن کاتسِف در ۸ مه ۱۹۱۴ میلادی در شهر ویلنا واقع در لیتوانی، در خانوادهای یهودی به دنیا آمد. پدرش کمی بعد (در ۱۹۲۵ میلادی) خانواده را رها کرد و رومن از یازده سالگی با مادرش زندگی میکرد. در سال ۱۹۲۸ میلادی، رومنِ چهارده ساله به همراه مادرش به شهر نیس در فرانسه رفتند. او در فرانسه به تحصیل حقوق پرداخت، و خلبانی در نیروی هوایی فرانسه را آموخت. پس از اشغالِ فرانسه توسط نازیها در جنگ جهانی دوم، به انگلستان گریخت و تحت رهبری شارل دوگل به «نیروهای آزاد فرانسه» پیوست و در اروپا و آفریقای شمالی جنگید.
او نگارش نخستین رمانش را زمانی که در ارتش بود شروع کرد. پس از جنگ، رومن با مدرکِ حقوقی که از دانشگاه پاریس گرفته بود، و نیز با دیپلم زبانهای اسلاو که از دانشگاه ورسای دریافت کرده بود، به عنوان دیپلمات در شهرهای مختلف کار کرد. همچنین به عنوان سخنگوی هیئتِ نمایندگان فرانسویِ سازمان ملل ابتدا در نیویورک، و سپس در لندن به فعالیت پرداخت.
طی این سالها وی دو بار ازدواج کرد. نخستین همسرش نویسندهای انگلیسی بود. در سال ۱۹۶۳ از وی جدا شد و با هنرپیشهای ازدواج کرد و مدت ۷ سال با او زندگی کرد.
رومن در دوران زندگی سیاسیاش حدود ۱۲ رمان نوشت. به همین دلیل بسیاری از کارهایش را با نام مستعار مینوشت. وی تنها نویسندهای است که دو مرتبه موفق به اخذ جایزه گنکور شدهاست. این جایزه تنها یک بار به هر نویسنده تعلق میگیرد. به دلیل اینکه وی این رمان را با نام مستعار نوشته بود، برای دومین بار توانست این جایزه را دریافت کند و پسرعمویش پائول پالویچ، به جای وی این جایزه را دریافت کرد. رومن بعدها در کتابی این حقیقت را فاش کرد.
رومن گری در ۲ دسامبر ۱۹۸۰ (بعد از مرگ همسرش در سال ۱۹۷۹) با شلیک گلولهای به زندگی خود خاتمه داد. وی در یادداشتی که از خود به جای گذاشته اینطور نوشته است: «...دلیلِ این کار مرا باید در کتابِ زندگینامهام بیابید». در این کتاب او گفته است: «به خاطرِ همسرم نبود، دیگر کاری نداشتم». و همچنین نوشتهاست: «واقعاً به من خوش گذشت، متشکرم، و خداحافظ!»
از امروز داستانی با عنوانِ «کهنترین داستان جهان» را از این نویسنده میخوانیم.
@mohsensarkhosh_khatkhatiii