🔹یک ارزیابی کوتاه از منازعه رحیم‌پور ازغدی و مراجع تقلید حوزه.. ✍رحیم محمدی، جامعه شناس

🔹یک ارزیابی کوتاه از منازعه رحیم‌پور ازغدی و مراجع تقلید حوزه

✍رحیم محمدی، جامعه شناس
(قسمت یک از دو)
🔸من در این یادداشت کوتاه مایلم یک ارزیابی از منازعه آقای حسن رحیم‌پور ازغدی و دو تن از مراجع تقلید (آقایان ناصر مکارم شیرازی و حسین نوری همدانی) ارائه کنم. اما برای اینکه سوء تفاهمی پیش نیاید، پیشاپیش باید یک «نکته‌ی روش‌شناختی» را به خواننده محترم این یادداشت یادآوری کنم. ارزیابی بنده نه از سنخ ارزیابی فقهی و فقیهانه است و نه از سنخ ارزیابی سیاسی و حکومتی است، بلکه از موضع تاریخ و جامعه‌شناسیِ معرفت است و اتفاقاً این ارزیابی فقط از دست جامعه‌شناسی و تاریخ علم و معرفت بر می‌آید.
🔸رحیم‌پور ازغدی در سخنرانی گردهمائی اعتراضی که توسط بسیج طلاب ـ تیپ ۸3 امام صادق (ع) ـ روز پنجشنبه 25 مرداد در مدرسه فیضیه قم برگزار شد، یک موضوع مهمی را مطرح کرد که از چند دهه پیش هم به اشکال گوناگون در محافل سیاسی و سخنرانیهای دیگر هم کم و بیش گفته شده بود. او گفت: «فقه ما، فقه سیاسی و تمدّنی نیست و اگر شما بیش از هزار درس خارج فقه که در حوزه‌های قم و نجف و مشهد و اصفهان برگزار می‌شود توجه کنید، در یک درس خارج فقه مسائل حکومت و جامعه مطرح نمی‌شود، هیچ کدام از اینها بحثی از حکومت دینی و تمدن دینی مطرح نمی‌کنند. این فقه، فقه فردی و عبادی و طهارت و نجاست است. این سکولاریسم است، چون سکولاریسم یعنی تفکیک دین از سیاست.» (نقل از ویدیوی کوتاه سخنرانی، نقل به مضمون)
🔹اما دو تن از فقیهان مرجع (مکارم شیرازی و نوری همدانی) در فاصله کوتاهی به این سخنان و نقدهای رحیم‌پور ازغدی اعتراض آشکار کردند، مکارم شیرازی گفت: گوینده‌ای را که هیچ اطلاعی از وضع حوزه‌های علمیه شیعه نداشت، دعوت کرده و بدترین اهانت‌ها را به حوزه علمیه و مراجع شیعه کردند ....... چه کسانی دستور داشتند افتخارات شیعه را به این آسانی زیر سؤال ببرند؟ نوری همدانی نیز گفت: حوزه هیچگاه سکولار نبوده و نیست و نخواهد بود، چرا باید کسی را به حوزه بیاورند که از حوزه بی‌اطلاع باشد؟
در واقع پیش فرض و انتظار رحیم‌پور ازغدی (و کسانی که مثل ایشان می‌اندیشند) این است که فقه باید پاسخگوی همه چیز «جامعه» و «سیاست» و «اقتصاد» باشد و در فقه و کلاس‌های فقهی و گفتارهای فقیهانه باید همه مسائل و نیازها و موضوعات ریز و درشت حکومت و جامعه بحث و بررسی شود. اما او نمی‌داند فقه اساساً چنین استعدادی ندارد و تاریخاً و معرفتاً برای چنین مسائل و نیازها و امور شکل نگرفته است. رحیم‌پور ازغدی با نگاه تنگ ایدئولوژیک که بر حسب نیازهای امروز ایدئولوژی سیاسی سخن می‌گوید، اساساً نمی‌تواند متوجه این نکته تاریخی و معرفتی غامض باشد که کار فقه، این مسائل و امور و موضوعات نیست. در حالیکه فقیهان حتی فقیهان سیاسی به این نکته از سر احساس هم که شده پی برده‌اند، فقه اساساً و تاریخاً و معرفتاً به تنظیم «رابطه مؤمن و خداوند» معطوف است و اتفاقاً کار فقه، فردی و عبادی و طهارت و نجاست و حلال و حرام است و کسانی که می‌خواهند آنرا به یک امر سیاسی و اجتماعی تبدیل کنند، آب در هاون می‌کوبند و کارشان شبیه کار کسی است که از جامعه‌شناسی بخواهند سرنوشت رستگاری اٌخروی انسانها را معلوم کند، معلوم است که جامعه‌شناسی چنین استعداد و ظرفیتی ندارد، همانگونه که فقه چنان استعداد و ظرفیتی ندارد.
👇👇👇