فردگرایی دینی به این معنا نحوه‌ای گزینش‌گری در دین است

👆👆👆

عزاداری‌های متفاوت در برخی مناطق تهران و شهرهای بزرگ (که گاهی به حسین پارتی مشهور است) یکی از تجلی‌های فردگرایی دینی و گونه‌گون شدن سبک دین‌داری و نحوه‌ی زیست دینی است. فردگرایی دینی به این معنا نحوه‌ای گزینش‌گری در دین است. فرد مجموعه‌ای از آموزه‌ها و کنش‌های دینی را، که با آن‌ها احساس پیوستگی می‌کند، برمی‌گزیند و از ترکیب آن‌ها گونه‌ی دین‌داری برای خود می‌سازد.
تأکید بر سرشت گزینشی داشتن فردگرایی دینی به این معنا نیست که صورت‌های راست‌کیشانه و سنتی و نهادینه‌ی دین سرشت گزینش‌گرانه ندارد. هر نوع دین‌داری، چه سنتی و چه غیر آن، نحوه‌ای گزینش‌گری است. دین‌داری فقاهتی عبارت است از برجسته‌کردن جنبه‌ی شعائری و جوارحی دین و در حاشیه قرار دادن و یا دست‌کم در درجه‌ی اول اهمیت قرار ندادن جنبه‌های دیگر زیست دینی. به همین منوال، دین‌داری صوفیانه و باطنی عبارت است از برجسته‌کردن جنبه‌های درونی و باطنی و ذوقی و کشفی دین و در حاشیه قرار دادن و یا دست‌کم در درجه‌ی اول اهمیت قرار ندادن جنبه‌های دیگر زیست دینی. بر همین اساس قیاس کنید دیگر صورت‌های زیست دینی را. بر این اساس، دین‌داری علی الاصول ملازم با گزینش‌گری در دین و برجسته‌ کردن جنبه یا جنبه‌هایی از دین و تبعی و ثانوی دین جنبه‌های دیگر دین است. اما آن‌چه پدیده‌ی فردگرایی دینی را از دین‌داری نهادینه و سنتی متمایز می‌کند این است که فردگرایی دینی چندان دغدغه‌ی توجیه گزینش‌گری خود را ندارد و در صدد موجه ساختن سبک زیست دینی خود نیست. این امر اصولا از این جهت است که فردگراست و اصولا در صدد تبلیغ سبک زیست دینی خود نیست. اما به عکس دین‌داری نهادینه و راست‌کیش و سنتی از آن‌جا که در صدد تولید انبوه سبک دینی تبلیغی خود است، دغدغه توجیه گزینش‌گری خود و نیز حقانیت سبک پیشنهادی خویش را دارد. بر این اساس بر خلاف بسیاری از صورت‌های دینداری فردگرایانه و متنوع که چندان وقعی به الاهیات و فقه و اصول نمی‌گذارد، دین‌داری سنتی به این رشته‌ها توجه دارد و سنت فراگیری و انتقال این علوم را پی می‌گیرد.


با گسترش وسایل ارتباط جمعی، فردگرایی دینی و دین نهادینه‌ی سنتی با هم تلاقی بیشتری یافته‌اند. این‌را می‌توان از سبک سوال هایی که در پاره‌ای موارد از مرجع تقلید در وب‌سایت آن‌ها پرسیده می‌شود، دریافت. در یک نمونه، یک ایرانی خارج از کشور که خود را علاقه‌مند و محقق در قرآن معرفی کرده بود، از طریق بخش استفتائات سایت یکی از روحانیان جوان قم و از افراد میانه‌روی نزدیک به حاکمیت که مرجعیت تقلید هم پیشه کرده است، سوال طولانی‌ای در باب ولایت فقیه پرسیده بود و با استناد مفصل به آیات متعدد قرآن کوشیده بود نشان دهد که ایده‌ی ولایت فقیه با ولایت‌شناسی قرآنی ناسازگار است. پاسخ آیت‌الله جوان، ساده و کوتاه بود، بی آن‌که وارد بحث شود، چیزی قریب به این مضمون نوشته بود که: شما آشنایی بسیاری با قرآن ندارید و توصیه می‌شود آشنایی خود را گسترش دهید. این سوال و جواب یک نمونه از تلاقی دو نوع سبک زیست دینی است که به مدد اینترنت به هم رسیده‌اند.
با توجه به گسترش فردگرایی دینی، می‌توان پیش‌بینی کرد که چگونگی دین‌داری در ایران فردا بستگی بسیاری دارد به شیوه‌ی تعامل دین‌داری نهادینه و راست‌کیش سنتی (که ریشه‌دار، تا حدود زیادی یکه و یکپارچه و دارای سازوبرگ و ادبیات جاافتاده و دستگاه واژگانی و توجیه‌گری خاص خود و برخوردار از پشتوانه توده‌ای مردمی است) با فردگرایی دینی (که پراکنده، متکثر، نوپدید، فاقد ساز و برگ و تشکیلات و دستگاه جاافتاده‌ی واژگانی و عقلانی‌ساز خاص خود و دارای پشتوانه‌ی فردگرایانه – و نه توده‌ای- مردمی است).

🔰منبع: نو اندیشی دینی کیان

@religionandsociety