️در پارادایم سنتی حوزه، هر خوانشی از دین، زن را موجودی ابزاری و درجه دوم تبدیل می‌کند و زن را تنها بهره مند از حقوق زیستن می‌داند

♦️در پارادایم سنتی حوزه، هر خوانشی از دین، زن را موجودی ابزاری و درجه دوم تبدیل می کند و زن را تنها بهره مند از حقوق زیستن می داند

🔹وقتى پارادایمى رنگ قداست و دینى به خود گرفت، خدشه و تزلزل آن، حتى توسط حوزویان، نه روشنفکران، حرکتى ضد دینى عنوان می‌شود. مقصود آن‏که تصحیح و یا تغییر در اجزا و عناصر این پارادایم در نگاه به زن، نیاز به گفت‏گوهاى عالمانه دارد وگرنه موجهاى تبلیغاتى و سیاسى با شعار دفاع از زن، تنها به سخت و محکم شدن این پارادایم سنتى می‌انجامد.

🔸همچنان که اکنون در فضاى علمى حوزه، شاهد انتشار کتابها و مقاله‏‌هاى بسیارى هستیم که می‌کوشد الگوى فعالیت اجتماعى زن مسلمان را ترسیم کند و آن را به گفتمانى پذیرفته و رایج درآورد.

🔹اما پیش‏فرض‌هاى پارادایم سنتى حوزه چیست که خوانش دینی را تحت تاثیر خود قرار داده است. تنها براى نمونه، به پاره‏‌اى از دیدگاه‏هاى شمارى از عالمان دینى اشاره می‌شود. باید توجه داشت ذکر این سخنان، تنها تصریحاتى نسبت به این پیش‏ فرضهاست و نباید به عنوان دلیل به آنها نگریست.

🔸در فضاى سنتى، آن‏چه براى زن مطلوب و شایسته است، حصر زن در خانه و اشتغال کامل او به شوهردارى و پرورش فرزندان است.  به بیان دیگر، در هیچ دوره‏‌اى از زندگى زن، حتى در میان‌سالى که کار او در منزل بسیار کم شده، نباید حضور و مسؤولیت اجتماعى دیده شود.

🔹تمام وظیفه و مسؤولیت زن در دایره خانه می‌گردد و کسب هر دانش و معلوماتى نیز باید در راه پیشبرد خانه و اداره شایسته خانواده صرف شود و تنها راه کمال و رشد او خانه‌دارى است.(رساله نکاحیه یا کاهش جمعیت ضربه‌اى سهمگین بر پیکر مسلمین، آیت‌الله‌حسینى طهرانی، ۴۲ و ۴۶) “اگر زنى به جاى شرکت در کارها و فنون و صنایع اجتماعى، بچه بزاید و بزرگ کند و تحویل اجتماع دهد، خدمات وجودى خود را در اعلاترین درجه، با ضریب تعداد فرزندان خود بالا برده است (همان، ۴۶)؛ آیت‌الله خویی می‌گوید وظیفه مطلوب از زنان، حجاب و عفت و پرداختن به کارهاى خانه است. (شرح عروة‌الوثقی،١، ۲۲۶)

🔸در پارادایم سنتى، زن موجودى ضعیف و در خور ترحّم و رسیدگى است. مسؤولیتهاى اجتماعى و مهم، موجود کامل و قوى را مى‏‌طلبد که از هوش و عقل و تواناییهاى جسمى بیش‏ترى بهره‏‌مند باشد که تنها در مردان دیده مى‏‌شود. تکوین و ذات زنان به گونه‏‌اى است که ظرفیت کارهاى اساسى و کلان را ندارند و تنها باید به امورى بپردازند که بار عاطفى و احساسى و یا زیبایى‏‌نمایى داشته باشد. استعداد ذاتى زن از شوهر دارى و اداره خانواده فزونى نمى‏‌یابد!

🔹صدر المتألهین خالق اسفار اربعه، آفرینش زن را تنها براى ازدواج و همسرگزینى مردان مى‏‌داند. حاج ملاهادى سبزوارى این رأى را به ضعف عقلى زنان در ادراک جزئیات وسیرت غالب آنان به زیورهاى دنیایى شرح کرده است. (الاسفار الاربعه، محمد صدرالدین شیرازى، ج۷، ۱۳۶)

🔸برخی فقیهان براى زنى که مسؤولیت حضانت و نگهدارى فرزند را مى‏‌پذیرد، عدالت شرط ندانسته‏‌اند. به این دلیل که فسق بر زنان غالب است و عدالت در آنان کم یافت مى‏‌شود! (جواهر الکلام، محمد حسن نجفى، ج۳۱، ۲۸۹) یا این که مرد را به کمال و رشد سزاوارتر از زن دانسته اند! (تذکرة الفقهاء، حسن بن یوسف حلى، ج۲، ۲۲۳) برخى آیه قوّامیت را به معناى برترى استعدادهاى ذاتى مرد بر زن تفسیر کرده‏‌اند. (رساله بدیعة، آیت‌الله سیدمحمدحسین حسینى طهرانى)

🔹در پارادایم سنتى، حضور زنان در جامعه موجب بى‏‌بند و بارى و فساد خواهد شد! زن، حتى اگر با عفت و حیا باشد، موجب کندى کار مردان و خراب شدن ذهنیت سالم مردان مى‏‌گردد!

🔸زنان همواره باید در حضور از فضاهایى که مردان نیز بدان راه دارند، بپرهیزند چراکه سخن گفتن و راه رفتن و حضور طولانى مدت زنان، برهم زدن آرامش روحى مردان را در پى دارد و به تدریج محیط به فساد آلوده خواهد شد. زیرا هرگونه رفتار و سخن زن با بار جنسى همراه است! از این رو، حضور اجتماعى زن حتى در صورت همراهى با شرایط و ضوابط اسلامى، نکوهیده است. علامه حلى، براى حرمت نگاه به دست و صورت زن نامحرم، حتى بدون قصد رَیبه چنین استدلال کرده است: “نگاه به زن زمینه فتنه است. بنابراین زیبنده است که شارع از آن جلو گیرد و مشکل را از ریشه درمان کند.”  (تذکرة الفقهاء، ج۲، ۵۷۳)

🔹حال با این سه پیش فرض قطعی در پارادایم سنتی حوزه، هر خوانشی از دین زن را به موجودی ابزاری و درجه دوم تبدیل می‌کند و زن را تنها بهره‌مند از حقوق زیستن می داند.

🔰منبع: طلبه بانو

@religionandsociety