درباره دینداری در ایران.. محمدرضا پویافر.. [بخش دوم و پایانی] … جمع بندی

🔷 درباره دینداری در ایران

🔹 محمدرضا پویافر

[بخش دوم و پایانی]


🔸 جمع بندی
در مجموع نمی¬توان گفت که دینداری ایرانیان چه در حوزۀ باورها و چه در حوزۀ رفتارهای دینی در قیاس با دهه¬های گذشته کاهش داشته است. در این مورد بهتر است بگوییم که دینداری در برخی مولفه¬ها کمتر و در برخی بیشتر شده است. در حالی که بجاآوردن نماز، حضور در نماز جمعه و جماعت کاهش نشان می دهد، برخی شاخص های دیگر مانند حضور در مجالس روضه و همچنین حضور در اماکن زیارتی روبه افزایش بوده است.
برخی شواهد تکمیلی نشان از افزایش حضور در آیین های دیگری همچون اعتکاف دارند؛ در حالی که این افزایش در مشارکت های آیینی لزوماً همراه با ارتقای شاخص هایی در سایر ابعاد عملی دینداری همچون اخلاق دینی نبوده است.
مقایسه نتایج در شاخص کل اخلاق دینی بین دو پیمایش ملی دینداری (کاظمی و فرجی، 1390 و 1395) نشان می دهد که تعداد افراد در سطح زیاد و خیلی زیاد تقید به اخلاق دینی از 85 درصد در سال 90 به 9/78 درصد در سال 95 کاهش یافته است.
تغییرات در دینداری ایرانیان، لزوماً تغییرات یک سویه (افزایش یا کاهش) در میزان پایبندی به تمامی شاخص ها نیست. این تغییرات می تواند نشان دهنده نوعی «انتقالِ نوع دینداری» و در عین حال، تکثّر در دینداری های گوناگون باشد.
معدود تحقیقاتی که بر مبنای روش‌های کیفی انجام شده (برای مثال بنگرید به نظری، 1392؛ و دیده‌کنان، 1396) نشان می‌دهند که دین‌داری سنّتی، شریعت‌مدارانه، و دگرسالارانه، و تام‌گرایانه به‌سرعت در حال تضعیف‌اند و دین‌داری مدرن، غیرشریعت‌مدارانه، و خوداتّکایانه و خودسالارانه، و جزیره‌ای و گزینش‌گرایانه در حال رشد‌اَند. برای نمونه مطابق این تحقیقات، افراد به پرداخت خمس و زکات گرایش چندانی ندارند و یا به برخی قوانین برآمده از فقه باور عمیقی ندارند.

🔸 خلاصه آنکه:
اولاً باید گفت که جامعه ایرانی در زمینۀ باورهای دینی، دچار تشکیک نیست. در عین حال، جامعه از نظر عمل به مناسک دینی، ثبات قابل اتکائی را تجربه می¬کند. نوسان¬هایی در میزان انجام مناسک یا نوع انجام آن¬ها در دوره¬های زمانی به چشم می¬خورد اما این سیری طبیعی است، نه تغییری نگران کننده. در مقابل، مناسکی که جنبۀ سیاسی یا حکومتی آشکاری دارند مانند نماز جمعه و نماز جماعت با کاهش توجه مردم روبرو هستند.
افزایش مشارکت و حضور مردم در مراسم روضه و سوگواری از یک سو و همچنین زیارت و سفرهای مذهبی، از سوی برخی نهادهای حاکمیتی به معنای افزایش دینداری عمومی تفسیر می شود. چنین تفسیری می تواند با آدرس دهی نادرست به سیاستگذاری اجتماعی و فرهنگی، تنها به تقویت رویه های نه چندان مناسب در نهادی سازی و مداخله مستقیم حاکمیت در امر دینی منجر شود. چرا که این برداشت را ایجاد می کند که با سرمایه گذاری اجرای و رسانه ای هرچه بیشتر و مداخله مستقیم مضاعف در امور دینی، شاخص های مختلف دینداری در میان مردم ارتقا خواهد یافت. درحالی که شاخص های مشارکت در موارد یادشده باید در کنار کاهش در شاخص های مناسکی (مثل نماز و روزه) و همچنین کاهش در شاخص های اخلاق دینی تفسیر تا روندهای چندگانه تغییرات دینداری را نشان دهد.
همۀ پیمایش¬های ارزش¬ها، میزان بالای مدارای دینی مردم را نشان می¬دهند. درصد بسیار کمی از مردم هستند که معتقدند بایستی با بدحجابی یا برگزاری مهمانی¬های مختلط برخورد شود. به نظر می¬رسد پافشاری برخی متولیان دین و برخی ارکان حکومتی بر برخورد سخت با این پدیده¬ها، نتوانسته مردم را قانع به لزوم چنین برخوردی نماید.
مهم¬ترین نقطه آسیب¬پذیری جمهوری اسلامی در چهل سال اخیر در حوزۀ دین این بوده که نتوانسته است مردم را قانع کند اگر متولیان دین و دین‌مدارانی که به ایدۀ حکومت دینی قائل هستند، حکومت را در دست بگیرند، وضعیت اخلاقی جامعه و سیاست بهتر می¬شود.
مطابق پیمایش¬های موجود شاخص ها اخلاق دینی کاهش نسبی داشته است. با توجه به اهمیت شاخص های اخلاق عمومی در جامعه، این هم به نوبه خود مسأله ای مهم است. بنابراین، امروز فرصت شناسی اقتضاء میکند که هر یک از ارکان حکومت به سهم خود در ارتقاء اخلاق بکوشد. قوای سه گانه با فساد نهادینه شده مبارزه کنند تا دوباره اعتماد مردم را به دست آورند. ترویج اخلاق ممکن نمی¬شود مگر آنکه از طرفی زمینه های فسادزایی محدود شود و از سوی دیگر، حاکمان در برخورد با فساد و نیز سبک¬زندگی عاری از فساد پیشرو باشند.
به نظر می رسد که حجم تلاش و هزینه¬ای که برای بازسازیِ اخلاق در کشور انجام می¬شود در مقابل حجم تلاشها و هزینه ها برای فربه سازیِ مناسک و تظاهرِ به باورها، بسیار جزئی است. تجربۀ جمهوری اسلامی نشان میدهد صِرف وجود دیندانان و دینداران در رأس حکومت، تضمین اخلاقی شدن جامعه نیست. برای این که درخت دین، اخلاق را به ثمر بنشاند بایستی راه های تازه ای آزموده شود، راههایی که در این چهل سال نرفته ایم.
@mr_pouyafar