بنام خداوند

بنام خداوند
روشنفکران دیندار، روشنفکرند چون به عقل مستقل از وحی باور دارند و از آن تغذیه می کنند و چراغ خرد در دست برای یافتن حقیقت و سوختن ظلمت روان اند. و دینداراند چون ایمان محققانه شان نه بر تقلید بنا شده است نه بر تعبد نه بر ارث نه بر جبر، نه بر هوس نه بر عادت، نه بر ترس و نه بر طمع. بل از دل سنجشی عقلانی یا تجربه یی روحانی برآمده است و مستمرا تطهیر و تکمیل می شود. روشنفکری دینی یک هویت سیال است چرا که خردورزی و حقیقت جویی و خرافه سوزی جز با سیلان همراه نیست. روحانی ندارد چرا که هر کس در آن مدرسه،روحانی خویشتن است. خانقاهی است بی شیخ که شیخانی بی خانقاه در آن ساکن اند.
مقولاتی چون ارتداد، بدعت، کافر، مومن... در آن راه ندارد چرا که این مقولات تابع قدرت سیاسی و دینی موجود است. متعلق به هویت جمعی دینداران معیشت اندیش است که دینداریشان جبری، علتی، ارثی، معیشتی، هویتی، تعبدی و تقلیدی است. مدرسه روشنفکری دینی که هر روز در آن صد طوفان نوح و طغیان روح رخ می دهد و گردشگاه گردش های عنیف فکری است کجا میتواند به نام کفر و بدعت راه سیلان را بر خود ببندد و از ویرانی بهراسد؟(عبدالکریم سروش، آنچه روشنفکری دینی نیست، عبدالکریم سروش لیدن. هلند. پانزدهم شهریور 86 )
نکته:البته این نوشتار را می توان بر دوران فکری سوم استاد ملکیان اطلاق کرد، چون ایشان در گفتگوها و سخنرانی ها خود، از این جریان فکری (روشنفکری دینی) عبور کرده اند