شما اگر این استدلال را نپذیرید آن بحث دیگری است. باورش بر «دلیل» متکی است نه بر «علت»

شما اگر این استدلال را نپذیرید آن بحث دیگری است. اما کسی مانند غزالی یا مانند بنده که این استدلال را درست می داند و چون درست می داند به نبوت پیامبر اسلام باور می آورد. باورش بر “دلیل” متکی است نه بر “علت”. “علت” مانند این است که فردی شما راسحر یا هیپنوتیزم کرده باشد که هرچه او میگوید بپذیرید. . اما اگر شما بر مبنای یک دلیل عقلی، شخصیت کسی را بمنزله کاشف حقایق بپذیرید و آنگاه سخن صادر شده از شخصیت او را هم بپذیرید، دیگر به هیچ عنوان نامش “علت”گرایی نیست بلکه نامش استدلال است و در کمال عقلانیت است . (argument from expertise)

من می خواهم پاسخ شما را به شکل دیگری تکرار کنم. ما در این دستگاه دینی اصول موضوعه ای داریم. ظاهرا یکی از این اصول موضوعه است که هرچه پیامبر بگوید، درست است. اما این اصل موضوع که هرچه پیامبر گفته، درست است، را ما یک جای دیگری اثبات کرده ایم.

بله. همین طور است. و اشکالی هم ندارد. این را در جای دیگری موقتا موجّه کرده ایم و پذیرفته ایم که اقوال پیامبرقابل اعتمادست و لذا ما آن رابرمی گیریم و مورد عمل و اعتقاد قرار می دهیم.