نکته دوم اینکه روشنفکر دینی متکلم نیست. در حالی که چنین وظیفه‌ای برعهده روشنفکر دینی نیست

نکته دوم اینکه روشنفکر دینی متکلّم نیست. سوال شما از یک توقع و پیش فرض ناروا برخاسته است و آن اینکه گویی روشنفکران دینی متکلم هم هستند، یعنی باید در اثبات حقانیت دین بکوشند. در حالی که چنین وظیفه ای برعهده روشنفکر دینی نیست. روشنفکر دینی همه کاره نیست .او پدیدارشناسانه وجود دین ( مثلا اسلام) و موثر و مفید بودن آن را مفروض می گیرد. روشنفکر دینی نمیخواهد مردم را مسلمان یا دین دار کند و برای آنها اثبات کند که فلان دین درست است و فلان دین دیگر باطل است.او خود را گرفتار مقوله کفر و اسلام یا حق و باطل نمی کند. این کار نیکوی متکلمان و روحانیان است. روشنفکر دینی معتقد است که یک عنصر فربه فرهنگی در جامعه وجود دارد بنام اعتقاد دینی که نیروی بسیار عظیمی را با خود حمل می کند.هم میتواند استبداد بزاید و ولایت فقیه بیاورد هم استبداد را بزداید ومشروطه بیاورد. هم میتواند ملالت بیاورد هم میتواند معنا به زندگی ببخشد.او این نیروی بسیار عظیم را به رسمیت می شناسد و بدوستی بر میگیرد و با آن کار می کند. آنرا پالایش و نقد وتهذیب وتغذیه می کند ،و در میان دیگر کالاهای فرهنگی جامعه می نشاند. این کاریست که روشنفکر دینی می کندو در آن هزار ظرافت است.