ارتباط نمادین زن و طبیعت را به جز در دین، در زبان هم می‌توان شناسایی کرد

ارتباط نمادین زن و طبیعت را به جز در دین، در زبان هم می توان شناسایی کرد. بعضی از متفکران مخصوصاً بر ارتباط نمادین میان زبان طبیعت گرا و جنس گرا متمرکز شده اند؛
@sahatzist
به بیان دیگر، زبانی که زن و طبیعت غیرانسانی را با طبیعی کردن زن و زنانه کردن طبیعت، در موقعیت فرودستی و پایین تر قرار می دهد. برای مثال، بسیاری بیان کرده اند که زبان جنسی- جنسیتی که در آن استعاره «مادر طبیعت» به کار می رود، به صورت بالقوه اجازه می دهد که زنان تحت سلطه قرار گیرند. طبیعت اغلب با واژگان زنانه و جنسی توصیف می شود: به طبیعت «تجاوز» شده است، بر طبیعت «غلبه» شده است، طبیعت به تصرف درآمده است، کنترل شده است، حفر شده است. به «رازهای» طبیعت «رسوخ شده»، و رحمش در خدمت «مردان علم» درآمده است. «درخت باکره» بریده شده و بر زمین افتاده است. در «خاک بارور» کشت شده، و زمینی که نکاشته مانده «عقیم» و بی حاصل است
@sahatzist
ساحت زیست
http://s1.upzone.ir/6203/ecofeminism_-1-.jpg