محیط زیست نیازمند نظریه پردازی است. نشرو بازنشر مطالب در این کانال به معنای تایید آن ها نیست. صفحه ما در اینستاگرام https://instagram.com/sahat_zist?utm_source=ig_profile_share&igshid=oiuzhhz712pw تماس و پیشنهادات: @sahatzistadmin @AnooshehZahra
خشکسالی و صادرات هندوانه و حکایت «خر برفت و خر برفت و خر برفت!». معمار
خشکسالی و صادرات هندوانه و حکایت "خر برفت و خر برفت و خر برفت!"
@sahatzist
🖋ایمان معمار
1️⃣دکتر صادق زیباکلام در حساب توییتری خود شادمانی مسئولین برای صادرات 800هزارتن هندوانه را در سال 93 نکوهش کرده است. اینکه این آمار در سال 93 یا 92 یا هر سال دیگری از اساس صحت داشته باشد یا خیر خیلی نمیتواند تعیینکننده باشد چرا که ما به هر حال در چند دهه اخیر برای توسعه کشاورزی و صنعت، قبل از هر چیزی بر آببر بودن بیشتر تمرکز کردهایم! به این معنی که اول محاسبه کردهایم کدام محصولات آب بیشتری مصرف میکنند و سپس همان محصول را بهعنوان هدف اصلی کشاورزی یا صنعت برگزیدهایم!
البته از دست و کف و هورای کشورهای دوست و برادر همسایه از اینکه هندوانه را مفت و مجانی سر سفرهشان بردهایم هم سر ذوق آمادهایم و بعد میزان ارزهای وارد شده برای صادرات را با افتخار به عنوان کارنامه مثبت به مقامات عالیرتبهتر گزارش کردهایم. برای فهمیدن وضعیت فعلی منابع آبی کشور بد نیست حکایتی از مولانا را بخوانیم.
@sahatzist
2️⃣ روزی فردی سوار بر الاغش از محلی گذر میکرد.
صوفیی در خانقاه از ره رسید/مرکب خود برد و در آخُر کشید
چون از سختی و مرارت سفر آزرده بود، در کنار خانقاهی از مرکب خویش فرود آمد تا شب را در آنجا سرکرده و خستگی راه از تن بهدر کند. مرکب خود را به خادم خانقاه سپرد و وارد خانقاه شد. شب هنگام که درویشان به سماع برخاستند و به رقص و پایکوبی مشغول شدند این مسافر نیز در حلقه درویشان درآمد و با آنان به رقص و پایکوبی پرداخت.
گاه دستافشان قدم میکوفتند/گه به سجده صفه را میروفتند
جماعت درویشان چون چیزی برای شام در بساط نداشتند، به اشاره مرشد چند تن از آنان خر را سر بریدند و از آن طعام لذیذی برای شام فراهم ساختند و از اینرو در حین سماع آواز «خر برفت و خر برفت و خر برفت» را تکرار میکردند.
مسافر بیچاره نیز غافل ازآنچه اتفاق افتاده است،این عبارت را همراه و همصدا با دیگران تکرار میکرد.
چون سماع آمد ز اول تا کران/مطرب آغازید یک ضرب گران
خر برفت و خر برفت آغاز کرد/زین حرارت جمله را انباز کرد
زین حرارت پایکوبان تا سحر/کفزنان خر رفت و خر رفت ای پسر
خادم خانقاه چندباری آمد تا موضوع را به مسافر بگوید و چون او را در میان درویشان و همآواز آنان دید، منصرف شد.
مسافر که شام را خورده و شب در خانقاه آرمیده بود، صبح که از خواب نوشین برخاست و سراغ الاغش رفت تا ادامه مسیر دهد، خر خود را نیافت.
علت را ازخادم خانقاه جویا شد و او شرح ماوقع گفت. مسافر اعتراض کرد که چرا به من اطلاع ندادی !خادم جواب داد:
گفت والله آمدم من بارها/تا ترا واقف کنم زین کارها
تو همیگفتی که خر رفت ای پسر/از همه گویندگان با ذوقتر!
@sahatzist
3️⃣حالا شب سماع و خوشی دوران "توسعه" گذشته است و کارخانهها و زمینهای کشاورزی و ادارات دولتی و خانقاهها دارد از رندان و درویشان خالی میشود و عدهای به کانادا گریختهاند و عدهای هم در پناه کاخها و خانههای اشرافی خود پناه گرفتهاند؛ حالا که ملت و دولت میخواهند رخت توسعه ناپایدار را برچینند و بر خر مراد سوار شوند و به سوی توسعه پایدار روند؛ میبینند که اصلا دیگر خری وجود ندارد!
به چه کسی می.توان معترض بود و یقه چه کسی را میتوان گرفت؟ مگر خود ما نبودیم که در انواع و اقسام جشنهای خودکفایی آواز خر برفت سر میدادیم ؟! مگر دلسوزان و و متخصصین زیست محیطی و کارشناسان مستقل بارها نیامدند تا به ما بگویند که آب را دارند برای هندوانه سر سفره اعراب و فولاد ساختمانهای بیکیفیت و ....تاراج می.کنند و ما کفزنان و عربدهزنان از اینکه در گندم و فولاد و هندوانه و کوفت و زهرمار خودکفا شده.ایم نعره می.زدیم "آب برفت و آب برفت و آب برفت"؟!
@sahatzist
ساحت زیست
http://uupload.ir/files/wtso_untitledصلفصقثف.png