روغن ریخته‌ی فضای مجازی نذر تحمل صدای مخالف!

روغن ریخته ی فضای مجازی نذر تحمل صدای مخالف!

1- حجت‌الاسلام پناهیان در جمع فعالان شاخص جبهه فضای‌مجازی انقلاب اسلامی فرموده اند:
《برای تاثیرگذاری در فضای مجازی باید سلیقه‌ها و ظرفیت‌های مخالف خود را بپذیریم.》

ایشان البته تصریح نفرمودند مگر در فضای رسانه های غیر رسمی " چاره دیگری " هم جز این پذیرش دارند؟ و آیا گفتمان مطبوع ایشان تمام تلاش خود را برای محدود کردن صداها در این فضا انجام نداده است؟ و مگر نه اینکه همین الیوم به جریان غیر مطبوع شان اشد فشار را برای بستن کانالها و صدای های غیر همسو با خودشان وارد نکرده و نمی کنند؟!.

پس این ژست تحمل حداکثری دیگر چه صیغه ای است وقتی هیج چاره ای جز تحمل تکثیر نظرات مخالف در فیس بوک و توییتر و تلگرام و ..... وجود ندارد؟

2- استاد سردار سید عزت الله ضرغامی مدیر سابق صدا و سیما نیز در مراسم روز خبرنگار بوشهر فرموده اند:
《از بزرگ ترین مشکلات اصحاب رسانه وامدار شدن آنان به صاحبان قدرت و ثروت است. طرفدار جدی آزادی فعالیت در فضای مجازی هستم!.》

ایشان البته نفرمودند منظورشان دقیقا از عباراتی چون وامدار!، صاحب قدرت!، و صاحب ثروت چیست؟
و دقیقا رسانه ای که به زبان و صورت فارسی در کشور ما " امکان وقوع " اش باشد چطور ممکن است ( وامدار که هیچ!) زاییده ی مناصب ثروت و ارکان قدرت نباشد؟

ایشان در بخش دوم مطایبه شان هم ذکر نفرمودند منظورشان آزادی چه کسانی در فضای مجازی است؟ و تاکنون برای آنان که به علت نوشتن نقدی و یا عنوان نظری ماهها بدون دادرسی درون بند جمعی و یا سلول انفرادی هستند چه گام مثبتی برداشته و چه هزینه ای پرداخت کرده اند؟ تصدیق می فرمایید که موضع گیری ایشان که خود از اصحاب قدرت هستند با یک لا قبایی وبلاگ نویس و یا بنده ی پنج زاری نویس قطعا تفاوت فاحشی دارد!.ضمن اینکه ایشان روشن نفرمودند در زمان تصدی صندلی ریاست (به مدت ده سال) چند دقیقه فرصت برای بیان آزاد نظرات مخالفان جریان سیاسی رادیکال اصولگرایی اختصاص داده اند که حال اینطور طرفدار "آزادی" فعالیت در فضای مجازی شده اند و عجالتا مگر چاره دیگری هم جز تمکین به این فضای آزاد دارند؟

چرخش دال های مرکزی گفتمان این عزیزان به سوی
مردم/ آزادی/ شنیدن صدای مخالف/ جامعه چند صدایی/ تکثر نظرات/ رسانه ی شهروند!/ و ... عجیب شبیه سخنرانی بی فایده ی آن بنده خداست که یک عمر یک نگاه مستقیم به دوربین و خبرنگاران نکرد و بالاخره از روی ناچاری در پایان راه چشمش را مستقیم به درون لنز دوربین خبرنگاران دوخت و گفت:

《من صدای انقلاب شما را شنیدم!.》

آقایان!
برای مردم روغن ریخته شکستن صندلی متکلم وحده و منولوگ گویی را نذر امامزاده تحمل حداکثری و رونق فضای مجازی نکنید.
نضج این فضای آزاد حاصل همان خفقانی است که شما سالها در رسانه های رسمی ایجاد کردید.
@RESANEYE_MA