کانال دکتر محمّدعلی اسلامینُدوشن 📖عُصارهی "تاریخ،ادبیات،فرهنگ و تمدّن" در جهانبینی و اندیشههای: استاد محمّدعلی اسلامینُدوشن 💎سـلطان نثــر معاصــر و 💎سـرو سُخنگوی ایـران
گمان نمیکنم که کتابی در زبان دیگر یافت شود که بیش از هزار سال از عمر سرودنش گذشته، و با این وصف برای مردم امروز قابل درک باشد
گمان نمیکنم که کتابی در زبان دیگر یافت شود که بیش از هزار سال از عمر سرودنش گذشته، و با این وصف برای مردم امروز قابل درک باشد، آن گونه که شاهنامه برای فارسی زبان هست. کتابی به این حد کهن، و بدین پایه نو، که قهرمانهایش از هر زندهای زندهتر مینمایند، آیا نمیشود گفت که روح ایران را در خود به امانت دارد و این دو، یعنی "روح ایران" و "شاهنامه"، از هم جدایی ناپذیر شدهاند؟
ایرانی وقتی شاهنامه میخواند، گویی چنان است که به دوران جوانی خود میاندیشد. دفتر یاد و خاطره است، از دورانهای دور. دفتر خانوادگی که بُرنایی و نیرومندی در آن منجمد شدهاند؛ و آن گاه هم که پهلوانان میمیرند و سلسلهها میافتند، باز بوی زندگی از آن میآید، با اهتزازهای مداومی که صدای فردوسی به آن بخشیده است...
اگر شاهنامه خللناپذیر است، برای آن است که در آن زندگی گذرا و ممکن، با نوعی حیات آرمانی و برتر، نوعی اکسیر زوال ناپذیر، پیوند میخورد. این دوگانگیِ یگانه شده، گمان نمیکنم که بشود نظیرش را در کتاب دیگری در جهان یافت. رمز آن نیست مگر در سخن فردوسی. در عمر یک ملّت - که عمر درازی هم بوده- تنها یک آوا میتواند پدید آید که تا این پایه فخیم، نافذ و لرزاننده باشد، که از همان آغاز که میگوید: به نام خداوند جان و خرد... تا پایان که میگوید: از آن پس نمیرم که من زندهام.... در سراسر پنجاه و چند هزار بِیتش هر چه میگوید و از هر چه حرف به میان میآورد، چه از مرگ و چه از زندگی، چه از شادی و چه از غم، چه از مِهر و چه از کین، همان است که از آن بلندتر نتواند بود.
تنها حوادثی که بر مردم ایران گذشته است - از جهانداری ایران هخامنشی تا ذلّت شکستها، از خاموشیِ سکون تا بانگ تبيرهها، از درای هزاران کاروانِ فرهنگ که آمدند و رفتند - توانسته است که یک چنین تبلور گویایی بر جای نهد. پیش از آنکه حماسهی ایران باشد، حماسهی انسان است، انسانی که حتّی در بدی میتواند حقير نباشد. انسانِ پایبندِ بَر شونده:
این است جان کلام شاهنامه.
هر شاهکار جهانی بخشی از کشش و کوشش نوع بشر را در خود جای داده است، از نوع: جنگ، زندگی و مرگ، عشق، خوشبختی و تیرهروزی، نابکاری و بزرگمنشی، افسانه و تاریخ و غیره...
شاهنامه کتابی است که همهی اینها را به رفیعترین زبان در خود جمع دارد، و اگر به فرض، ملّتی همین امروز هم میخواست که روالِ زندگیِ خود را بر حسب جهانبینی و آموزش یک کتاب طرحریزی کند، گمان میکنم که جامعترین راهنمایی که برای انتخابِ شایستهترین زندگیِ ممکن، بر روی خاک میتوانست بیابد، شاهنامه بود.
قابل توجّه است که در این کتاب عظیم، با آن همه کشاکش، یک کلمهی زمخت و بیادبانه ردّ و بدل نمیشود، از نوع کلماتی که در آثار هُمر یا شکسپیر میبینیم. به سخنان فرستادگان که از جانب دشمن میآیند، و پاسخهایی که میشنوند توجّه کنیم، حتّی بدها، چون گروی زره یا ماهوی سوری، با همهی شرارتی که دارند، به سخنِ پَست نمیافتند.
زمانی که به تنظیم این «گزیده» دست زدم به این قصد بودم که هر ایرانیِ باسواد نسخهای از آن را زیب خانهی خود کند. شاهنامه کتاب پرحجمی است، با بیش از پنجاه هزار بیت و هرکسی مجال نگاهداری و خواندن آن را نمییابد. بنابراین چکیدهای از آن که بتواند جانشینی برای کتابِ اصلی باشد، دسترسی به آن را آسانتر خواهد کرد. میتوان اطمینان داشت که در «نامهی نامور» بخشهای برجستهی شاهنامه گنجانده شده است، و این کوشش بوده است که از جوهر و جانِ آن، چیزی برکنار نماند.
محمّدعلی اسلامینُدوشن
فروردین ۱۳۷۳
🌷🌷🌷🌷🌷
نامهی نامور؛تهران:نشر قطره،چاپ چهارم، ۱۳۸۹،
شرکت سهامی انتشار،چاپ اوّل،۱۳۹۶، ۸۳۲ص.
💎کانال دکتر محمّدعلی اسلامیندوشن
🆔 @sarv_e_sokhangoo