کانال دکتر محمّدعلی اسلامینُدوشن 📖عُصارهی "تاریخ،ادبیات،فرهنگ و تمدّن" در جهانبینی و اندیشههای: استاد محمّدعلی اسلامینُدوشن 💎سـلطان نثــر معاصــر و 💎سـرو سُخنگوی ایـران
هرچه گویم عشق را شرح و بیان. چون به عشق آیم، خجل باشم از آن
#روزها
هرچه گویم عشق را شرح و بیان
چون به عشق آیم،خجل باشم از آن
"مولانا"
زبان قاصر از توصیف این گنجینهی بزرگ ادبیات است، شاید بزرگترین سخنوران هم نتوانند آنچنان که شایسته است این کتاب مُستطاب را توصیف نمایند؛ چرا که زندگیِ دکتر اسلامی ندوشن که سراسر مطالعه، اندیشه، آموختن و تجربه بوده بدون شک در نوشتنِ آن بسیار عمیقتر بوده است که خود در مقدمهی جلد دوّم به جملهی #شارل_بودلر اشاره نمودهاند:
(بعضی از لحظات زندگیام را دوبار زیستهام: یکی آنگاه که آنها را زیستهام؛ دیگر، آنگاه که آنها را نوشتهام. بییقین آنها را هنگام نوشتن، عمیقتر زیستهام)
این گنجینه را باید خواند، اندیشید، و دوباره خواند، در جنگل کلماتش نفس کشید و با آن زندگی کرد...
روزها، تاریخِ "مُقطّر ایران" و رَشَحاتی است از "بریدگی تاک ایّام" که در برگیرندهی "ستیغِ زمانها" و "دورانِ دورانهاست"
به جرأت میتوان گفت روزها نه تنها از بهترین حسبحالهای زبان فارسی که از برجستهترین نوع جهان است...
بیش از نیم قرن(از ۱۳۰۴ تا ۱۳۵۷) گزارشِ زندگی، زندگیای که به حسابِ سال، نیم قرن، ولی مجموعهای است از تاریخ، ادبیات، جامعهشناسی، آداب و رسوم، روانشناسی... چه، بقول نویسنده: (در این دوره که ما زیستهایم تاریخ، کلّ ذخیرهی خود را بر سر ما خالی کرده است)
@sarv_e_sokhangoo
روزها، در چهار جلد و ۱۲۶۸ صفحه نگاشته شده؛
_ جلد اوّل از کودکی نویسنده شروع میشود و جلد آخر تا ۲۲ بهمن ۱۳۵۷ را در برمیگیرد، و هر چهار جلد توسط انتشارات یزدان چاپ شده است:
(جلد ۱، چاپ سوّم ۱۳۷۹، وزیری، ۲۸۹ ص.
جلد ۲، چاپ سوّم ۱۳۸۶، وزیری، ۳۵۷ ص.
جلد ۳، چاپ دوّم ۱۳۸۶، وزیری، ۲۷۷ ص.
جلد ۴، چاپ اوّل ۱۳۹۰، وزیری، ۳۴۵ ص )
_ اینها گزارشی بود از چاپ و انتشار کتابِ "روزها" ،ولی محتوای کتاب و ارزش آن را با کلمات نمیتوان بیان کرد، تنها "روزها" میتواند توصیف کنندهی "روزها" باشد:
آفتـــاب آمــد دلیــل آفتـــاب
گر دلیلت باید،از وی رو متاب
"مولانا"
🌷🌷🌷🌷🌷🌷🌷🌷🌷🌷🌷
بر ماست که از این گنجینهی بزرگ ادبیات ایران، غافل نباشیم.
و امّا نام کتاب؛ از زبان قلمِ استاد:
( آنچه مرا برانگیخت تا به ثبت این لحظهها بپردازم، آرزوی دستیافت به "آنِ" زندگی است، یعنی آن "عصارهی بینامِ نگفتنی" که امید ما آن است که با فشردن روزهای رفته و پالودنِ دُردها و تفالهها بر جای بماند؛ و از همینرو تبرّک جستم و نام کتاب را از بیت معروف مولانا جلالالدّین گرفتم که:
روزها گر رفت، گو رو باک نیست
تو بمان، ای آنکه چون تو پاک نیست )
(روزها، ج۲، ص۹)
@sarv_e_sokhangoo