‍. شماره۱۵.. ‌بین

‍ #معرفی_کتاب
شماره۱۵

#جام_جهان‌بین
(مجموعه مقالات در زمینه‌ی نقد ادبی و ادبیات تطبیقی)
🌷🌷🌷🌷🌷
در این دنیای گذرا که فردوسی آن را "سپنجی" می‌خواند، هر یک از ما در واقع غریبی بیش نیستیم، که می‌کوشیم تا پناهگاهی بجوییم. ادب فارسی نیز پناهگاهی بود، که مرا در زیر سایه‌ی همایون خود داشت. درست است که طیّ روزگاران، در سراسر جهان، اندیشه‌های نیرومندی به کار افتاده و سخنان بسیاری گفته شده است، ولی ما هم می‌توانیم دلخوش باشیم که وابسته به زبانی هستیم که هیچ چیز نیست که در آن گفته نشده باشد، آن هم با لطیف‌ترین بیان.
گذشته از آن، ادب فارسی، بار سنگین تاریخ غم‌آلود ایران را بر پشت دارد، و یک سرگذشت شنیدنی و عبرت آموز از آن می‌سراید. اگر این آثار پدید نیامده بودند، می‌توان پنداشت که ایرانِ این هزار ساله تا چه پایه می‌توانست کدر، خاکستری و ملال آور باشد. زبان فارسی به فریاد ایرانی رسید، و او را از غربت و بی‌پناهی نجات داد. عربها لقب "عجم" به او داده بودند، یعنی لال‌گونه و درمانده، ولی نبوغ و غیرت مردمش از گریبان فارسیِ دَری سر برآورد و او را از "عجم" بودن به "ایرانی" بودن ارتقاء داد.
نتیجه آنکه، ما هر کوششی برای شناختن گذشته‌ی خود بکنیم، سر و کارمان نخست با شعر خواهد بود. مثلا: نمی‌توانیم تاریخ ایران را بنویسیم، بخصوص تاریخ اجتماعی و تاریخ تمدّن و فکر او را، مگر آنکه در این توده‌ی عظیم دیوان‌های شعر به جست و جو پردازیم. بسیاری از نظم‌ها هستند که از نظر شعری ارزش چندانی ندارند، لیکن از جهات دیگر، ثمربخش واقع می‌شوند. بنابراین، ما با شعر، تنها به عنوان شاخه‌ای از شاخه‌های ادبیات سر و کار پیدا نمی‌کنیم، بلکه آن را وسیله‌ای می‌بینیم، برای بهتر شناختن خود و گذشته‌ی کشورمان.
شعر فارسی در طیّ عمر هزار و صد ساله‌ی خود، ذخیره‌ی حیرت‌آوری از معانی گوناگون را در خود نهفته. می‌توان گفت که سینه‌ی گویندگان ما رقص‌گاهی بوده است، که در آن اندیشه‌ها جز با هنجار و آهنگ به حرکت نمی‌آمده‌اند؛ موزون کردن کلام، جستن اکسیر دانایی و چیره شدن بر تاریکی شناخته می‌شده؛ به همین سبب، من این مجموعه را "جام جهان بین‌" نامیدم. جام، مظهر دانایی و آیت شعر فارسی و شناخت زندگی در ایران بعد از اسلام است.
(قسمتی از مقدّمه‌ی کتاب)
🌷🌷🌷🌷🌷

جام جهان‌بین؛تهران: نشر قطره،چاپ هشتم،۱۳۹۱، وزیری، ۴۰۸ص.

🆔 @sarv_e_sokhangoo