⚡️پارسونز در بررسی دیگری، به دسته‌ای از پیش نیازهای کارکردی نظام اجتماعی را «ساختارگیری سازگار با سایر نظامها، پشتیبانی سایر نظامه

⚡️پارسونز در بررسی دیگری ، به دسته ای از پیش نیازهای کارکردی نظام اجتماعی را «ساختارگیری سازگار با سایر نظامها ،پشتیبانی سایر نظامها ، برآورده ساختن نیازهای اساسی کنشگران ، برانگیختن مشارکت کنشگران و داشتن حداقل نظارت بر رفتارهای مخرب یا بالقوه مخرب و کشمکشهای اعضاء و سرانجام داشتن یک زبان » می داند.
از دید پارسونز در فراگرد اجتماعی شدن، هنجارها و ارزشها ملکۀ ذهن شده و به بخشی از وجود یا وجدان کنشگران تبدیل می شوند و در نتیجه کنشگران در عین پیگیری منافع خود ، به مصالح کل نظام خدمت می کنند.
⚡️پارسونز کنشگران را در فراگرد اجتماعی شدن «گیرندگان منفعل» می داند. زیرا آنها براساس «تمایلات نیازی» که توسط جامعه «قالبریزی» می شوند، به نظام اجتماعی پیوند می خورند، بدون آنکه خلاقیت آنها بکار گرفته شود و پارسونز این فراگرد را یک «فراگرد عمرانه »می داند، زیرا نیازها و هنجارها و ارزشهایی که به کودکان آموخته می شود، گرایش به «ثبات» دارند و از طریق یک «تقویت» ظریف و ملایم، در سراسر عمر باقی می مانند. دیگر مکانیزمی که «نظام اجتماعی » از طریق آن به "حفظ توازن" می پردازد،" نظارت اجتماعی" است. این نظارت برای ترغیب کنشگران به همرنگی به کار بسته می شود. البته نظامی که گهگاه و نه مداوما از " نظارت اجتماعی" استفاده می کند، منعطف تر و نیرومند تر از نظامی است که تحمل هیچ گونه کجروی را ندارند.

https://t.me/joinchat/AAAAAEJLNLu9Gs-xukoTpA