از گفتگو:.. علامه اقبال لاهوری در ٢١ آوریل ١٩٣٨ درگذشت (یعنی میشه ١ اردیبهشت ١٣١٧)

از گفتگو:

علامه اقبال لاهوري در ٢١ آوريل ١٩٣٨ درگذشت (يعني ميشه ١ ارديبهشت ١٣١٧). كل خلقت و روش و منش بشر رو (به زيبايي و ايجاز)اينطور ميگه:

هزاران سال با فطرت، نشستم/
به او پیوستم و از خود
، گسستم

ولیکن سر گذشتم این سه حرفست/
تراشیدم،
پرستیدم،
شکستم!


همه بشر (با اين نگاه) يك نوع انديشه نيچه اي هست.
مستحضر هستيد كه خيلي از شعراي حوالى دوره مشروطه ، غرب رو درست نمي شناختن.
مثلا "عشقى" ، معلومه كه فقط يك چيزي راجع به داروين شنيده بوده(قبل از كتاب سير حكمت در اروپاي مرحوم فروغى)
اما تنها شاعر فارسي زبان كه غرب رو مي شناخته و مي فهميده و (مثلا) ميدانسته كه نيچه كيست، هگل كيه و ... اينها رو ميشناخته، اقبال لاهوري بوده.
...
و بعدش هم اون غزل معروفش كه ميگه:

تا تو بیدار شوی ناله کشیدم ور نه/
عشق کاری است که بی آه و فغان نیز کنند

گاه باشد که تهِ خرقه زره می پوشند/
عاشقان بنده حالند و چنان نیز کنند

آن چه از موج هوا با پرِ کاهی کردند/
عجبی نیست که با کوه
ِ گران نیز کنند

اين آخرش تكان دهنده ست:

تا تو بیدار شوی نعره کشیدم ور نه/
عشق کاری است که بی آه و فغان نیز کنند
!

خدا رحمت كنه اقبال را.

@solseghalam