…یک رشته از غزلیات مولانا بیانی است روان و صادقانه از روند دگردیسی روحی و شخصیتی خود، یادآور اعترافات آگوستین (حکیم و متکلم نامدار

#ادبیات
#فلسفه

یک رشته از غزلیات مولانا بیانی است روان و صادقانه از روندِ دگردیسیِ روحی و شخصیّتی خود، یادآور اعترافات آگوستین(حکیم و متکلّم نامدار مسیحی سده‌ی چهارم میلادی)، اعترافات غزالی (متوفای ۵۰۵ هجری و سال ۱۹۱۱ میلادی)، اعترافات تولستوی(داستان نویس روسیه تزاری ۱۹۹۰-۱۸۲۸ میلادی)، امّا بسی لطیف‌تر و تأثیرگذارتر:

من پیش از این می‌خواستم گفتار خود را مشتری
واکنون همی خواهم ز تو کز گفتِ خویشم واخرى
بُت‌ها تراشیدم بسی بهر فریب هرکسی
مست خلیلم من كنون، سیر آمدم از آزری
آمد بتی بی‌رنگ و بو، دستم معطّل شد بدو
استاد دیگر را بجو بهر دکانِ بُتگری
دکّان ز خود پرداختم، اَنگارها انداختم
قدر جنون بشناختم، ز اندیشه‌ها گشتم بری
گر صورتی آید به دل، گویم:برون رو ای مُضِلّ
ترکیب او ویران کنم، گر او نماید لَمتُرى
کِی در خور لیلی بُوَد آن کس کزو مجنون شود؟
پای عَلَم آن کس بُوَد کو راست جانی آن سری


شرح غزلیات شمس تبریزی
#کریم_زمانی

@taft_Iran