در زبان فارسی گاهی برای اشاره به اسم اشخاصی که حدس می‌زنیم برای مخاطب ما ناشناس باشند از الفاظ «نام» یا «نامی» پس از اسم آن‌ها است

در زبان فارسی گاهی برای اشاره به اسم اشخاصی که حدس می‌زنیم برای مخاطب ما ناشناس باشند از الفاظ «نام» یا «نامی» پس از اسم آن‌ها استفاده می‌کنیم. مثلاً، «حسن نامی آنجا مشغول کار بود» یا «یک نفر، رضایی نام، این را به من گفت».
این «نام» یا «نامی»، همان‌طور که در مثال‌های بالا دیدید، باید با یک فاصله‌ی کامل از اسمِ پیش از خود نوشته شوند.
نکته‌ی جالبی که شاید ندانید این است که این ترکیب از دیرباز در زبان‌های ایرانی کاربرد داشته است. به‌عنوان نمونه، در سطرهای ۲۷ تا ۲۹ کتیبه‌ی بیستون، که به خط میخی و به زبان فارسی باستان است، از زبان داریوش‌شاه می‌خوانیم:
...Kabūjiya nāma Kurauš puça amāxam taumāyā hauvam idā xšāyaθiya āha
...کمبوجیه نامی، پسر کوروش، از تخمه‌ی ما، اینجا شاه بود.
@Virastaar