استقلال بانک مرکزی شرط لازم یا کافی (۲)

استقلال بانک مرکزی شرط لازم یا کافی (۲)

✅ماجرای تلاش برای استقلال بانک مرکزی مدتی پس از جنگ دغدغه‌ی اقتصاددانانی شد که حالا درس‌های ارزشمندی از گردش روزگار گرفته‌ بودند.

📝تحلیلی کوتاه بر تاریخ

✅محدود نبودن بودجه دولت و دست‌اندازی به منابع بانک‌مرکزی، پس از جنگ نیز آنچنان برای دولت‌مردان جذاب شده بود که با شعارهای مختلف از جمله توسعه‌ نیز نتوانستند از دست‌اندازی به منابع بانک مرکزی چشم بپوشند.
✅اما اقتصاددانان باتجربه‌تر آن روزها تلاش می‌کردند این مساله را حل کنند. این بار اما به جای حل ریشه‌ای مساله، یک اصلاح جزئی در قوانین برنامه در دستور کار قرار گرفت. استقراض مستقیم دولت از بانک مرکزی غیر قانونی شد.
✅این‌بار دولت از راه دیگری وارد شد و خود را از طریق ایجاد بدهی به بانک‌های دولتی و اخیرا از طریق ایجاد بدهی سایر آحاد اقتصادی تامین مالی کرد.
✅در این شرایط این بار در ترازنامه‌ی بانک مرکزی بدهی دولت جای خود را به استقراض بانک‌های دولتی داد و همان روند تکرار شد.
✅گویی فرهنگ "هزینه‌کرد بدون قید بودجه" از دوران جنگ به دیگر دولت‌ها به ارث رسیده است و راه‌ حل‌های ظاهری هم توان تغییر اوضاع را ندارند.
✅هر چند شرایط امروزی بانک‌ها فقط حاصل بدهی‌های دولت و رفتار بانک‌های دولتی نیست، اما اکتفا کردن به همان اصلاح صوری به جای اصلاحات ریشه‌ای، بخش مهمی از مشکلات امروز اقتصاد ایران را ایجاد کرده‌ است.

📝درس دوم از تاریخ

✅یک اقتصاددان در عرصه‌ی عمل باید مواظب راه‌حل‌هایی باشد که تجویز می‌کند (مثال استقراض در دوران جنگ) چرا که گاهی راه‌ حل‌های تجویزی امروز، فرهنگ غلط و مشکلات فردا را می‌سازند.
✅همچنین برای حل مشکلات نیز باید ریشه‌ها، فرهنگ‌ها و ساختارها درمان شوند و نباید به راه‌حل‌های ظاهری اکتفا کرد.
https://telegram.me/Economics_Cafe
.