بازتوزیع؟ تمام راه‌حل این نیست! …

بازتوزیع؟ تمام راه‌حل این نیست!



در کشورهای دنیا، دولت‌ها نوعا در باز توزیع کیک اقتصاد دخالت می‌کنند، دادن سوبسید‌ها، اعمال نرخ‌های مالیات‌ بر درآمد مختلف، اجرای برخی برنامه‌های تامین اجتماعی و بیمه‌های بیکاری از جمله سیاست‌هایی هستند که به باز توزیع درآمد و ثروت در اقتصاد منتج می‌شوند. گاهی این بازتوزیع‌ها برای جلوگیری از ایجاد شکاف طبقاتی و بروز بی‌ثباتی‌های اجتماعی در کشورهایی با اختلافات طبقاتی بسیار زیاد، به یک ضرورت تبدیل می‌شوند.
📝گردش درب برخی اختلافات طبقاتی بر پاشنه‌ی ساختارها
در دنیای واقع گاهی افرادی که مهم‌ترین سهم را در ایجاد و رشد کیک اقتصاد دارند‌ به دلیل ساختار و قواعد نادرست بازی، سهم چندانی از آن ندارند چرا که مجبورند آن را با افرادی تقسیم کنند که در فرآیند تولیدشرکت نداشته‌اند، لذا استحقاق دریافت سهم را نیز ندارند.
فسادهای دستگاه‌های اداری یکی از این نمونه ساختارها است که باعث می‌شود کارآفرینان بخشی از دست‌رنج خود را به کام افراد بدون استحقاق بریزند. وجود ساختارهای رانت‌‌زا از دیگر ریشه‌های نابرابری‌های غیر قابل توجیه است، برای مثال گاهی عدم شفافیت‌ اقتصادی موجب ایجاد رانت‌های اطلاعاتی می‌شود که توزیع کیک اقتصاد را تحت تاثیر قرار می‌دهد. برای درک بهتر این رانت‌ها می‌توان شرایطی را مثال زد که درآن برخی افراد همیشه بتوانند زودتر از سایرین به احتمال افزایش نرخ ارز یا مجموعه‌ای از سهام شرکت‌ها در بورس پی‌ببرند. گاهی برخی انحصارات در اقتصاد باعث می‌شود تولیدکنندگان و کارآفرینان بخشی از سود خود را با انحصارگران در فرآیند توزیع تقسیم کنند. گاهی سپردن نظارت بر عملکرد یک صنف به خود آن صنف، حقوق مشتریان را تضییع می‌کند (که نظام پزشکی در ایران یکی از مصداق‌های آن است). اگر کمی دقیق‌تر به اطراف خود بنگریم هزاران مصداق دیگر را می‌توانیم بیابیم که عایدی اقتصاد را تقسیم می‌کنند اما به شکل غیرقابل توجیه!
📝 اصلاحات یا سیاست‌گذاری: اولویت کدام است؟
بنابر این اگر برخی ساختارها، مهم‌ترین علت نابرابری‌های غیرقابل توجیه باشند، اولویت سیاست‌گذاران اقتصادی بایستی در درجه اول از میان برداشتن این ساختارهای نادرست باشد نه تمرکز بر سیاست‌های باز توزیعی. عدم طراحی دقیق سازوکارهای شفافیت‌ و پاسخگویی دولت‌ها و تنظیم‌گران در کنار نبود سازوکارهای در هم‌شکننده‌ی انحصارات، از مهم‌ترین ساختارهای بازتوزیع غیر موجه‌ به شمار می‌روند.
پس گاهی پیش‌گیری از توزیع نادرست، بهتر از درمان اختلافات طبقاتی است!
https://telegram.me/Economics_Cafe