از آشوب غزل. آغاز شدی. در سبزینه‌ی بهار …

از آشوبِ غزل
آغاز شدی
در سبزینه یِ بهار...

و عشق
لقاحِ
خوش فرجامی بود
در بطنِ
شکوفه اقاقی...

می دانم خاکِ این دیار
هیچگاه
طعمِ سفر را
فراموش نمی کند...

من
در یادِ تو می نگرم
سبز می شوم.

#مجید_محبعلی.


@Kajhnegaristan