«شبح ایدئولوژی به سان واقعیت». قسمت چهارم/ایدئولوژی به مثابه کنش. ✍ رضا مجد

"شبح ایدئولوژی به سان واقعیت"
قسمت چهارم/ایدئولوژی به مثابه کنش
✍ رضا مجد

بن بست مارکسیسیسم و نیز بن بست آلتوسر که در پست قبل اشاره اش رفت در رابطه با ایدئولوژی و تثبیت وضعیت موجود و استمرار آن بود، و نیز نبود نظریه ای منسجم در مورد ایدئولوژی و سوبژکتیویسم متاثر از آن. آلتوسر به زیبایی و به شکل عمیقی در بحث "دستگاههای ایدئولوژیک دولت" نشان داد که چگونه نظام سلطه توسط دستگاههای ایدئولوژیک دولتی از قبیل نظام خانواده و کلیسا و نظام های حقوقی و سیاسی و رسانه های ارتباط جمعی در کار قوام سوژه های ایدئولوژیک است، و چیدمان واقعیت در این دستگاه های ایدئولوژیک به گونه ای است که به شکل ریشه ای افق تفکر سوژه ها و مرزهای واقعیت و حقیقت جهان را ترسیم می کند آنهم به گونه ای که به نفع نظام سلطه و تداوم آن باشد. ساختارهایی که به طرز ریشه ای بر سوبژکتویته تاثیر می گذارند و سوژه های خاص خود را نیز بر اساس این سوبژکتویته بر می سازند.به عنوان مثال در عصر پسامدرنی که ما در آن به سر می بریم ما شاهد چگونگی ظهور سوبژکتیویته ها و سوژه های مصرف هستیم به گونه ای که همه چیز حول دالی به نام مصرف سامان دهی می شوند، از مصرف ایده گرفته تا مصرف کالاهای لوکس فرهنگی، از مصرف مواد مخدر گرفته تا مصرف دستاوردهای علم نوین در عرصه بیوژنتیک . اگر دقت کنیم کاملا متوجه می شویم که آن کوگیتوی دکارتی و آن سوژه ی قائم به ذات خودبنیاد، الان تبدیل به سوژه ی مرکز زدوده ی منفعلی است که خودش تبدیل به ابژه شده است، ابژه ی مصرف کالاهای مادی و فرهنگی و جمله ی مشهور "من می اندیشم، پس هستم" تبدیل شده به "من مصرف می کنم، پس هستم" و هستی و حضور و وجود سوژه ی پسامدرن، تا جایی است که مصرف کند، فرقی هم نمی کند چی مصرف بکند، فقط باید مصرف کننده باشد، بگذریم، برگردیم به بحث ایدئولوژی و بن بست آن، باید به این سوال پاسخ داده می شد که اگر ایدئولوژی نوعی آگاهی کاذب است و یک مساله ی معرفت شناسی، اصولا باید با نقد ایدئولوژی در مقام ایدئولوژی( یا همان آگاهی کاذب، و ادراک مخدوش) و آگاهی از آن، از شر آن خلاص می شدیم، در حالی که ایدئولوژی ها همچنان پابرجا هستند.بگذریم که این نوع قرائت، به دوتایی واقعیت و ایدئولوژی باور دارد. از طرف دیگر هم خیلی ها عصر ما را دوران پسا-ایدئولوژیک می دانند، عصری که دیگر از ایدئولوژی خبری نیست، چرا که آگاهی از زمین و زمان می بارد، در حالی که ما سعی می کنیم دقیقا نشان دهیم که این عصر که با عنوان پسامدرنیسم شناخته می شود، اوج سلطه ی ایدئولوژی است آنهم به طوری که حتی ساحت خصوصی ما نیز از دست درازی ایدئولوژی در امان نیست. ژیژک این سخن مارکس را که می گفت؛ " آنها بر آن آگاه نیستند، اما آن کار را می کنند" به این شکل تصحیح می کند؛ "آنها می دانند که با کاری که می کنند در حال پیروی از نوعی توهم اند، اما همچنان آن کار را می کنند". و شاهد این ادعایش هم زندگی روزمره ی ماست، و دوگانگی ای که بر آن حاکم است، ولی به شرطی که منصف باشیم و بر این دوگانگی صحه بگذاریم، خیلی از ما با این دوگانگی زندگی می کنیم، در اندیشه و گفتار به گونه ای هستیم و در عمل و کنش هایمان گونه ای دیگر، خیلی از ما در گفتار و اندیشه فمینیستیم و طرفدار حقوق زنان، و دائم از ظلمی که به زنها می رود سخن می گوییم ولی در خانه با خواهر و مادر و همسرمان به شکل مردسالارانه برخورد می کنیم، دائم در فضای مجازی ژست روشنفکری می گیریم و از بی قانونی شکوه می کنیم ولی خودمان در عمل خیلی راحت قانون را نقض می کنیم و چراغ قرمز را رد می کنیم و امثالهم.. تمام اینها نمونه های این دوگانگی و شکاف بین گفتار و رفتار است یا به بیان درستتر، شکاف بین آگاهی و کنش. این نقطه همان بن بستی است که آلتوسر در آن گیر کرده بود، همان چیزی که باعث ماندگاری ایدئولوژی می شود. این نشان می دهد که رازوارگی ایدئولوژی در سمت آگاهی نیست که با کسب آگاهی از بین برود، بلکه سمت کنش های ماست،همچنان که اشاره کردیم ما الان با این که می دانیم سرمایه داری و نئولیبرالیسم جهان و اکوسیستم و ذخایر آن را نابود می کند و روز به روز بر شدت فقر و شکاف طبقاتی می افزاید ولی طوری عمل می کنیم که انگار اینگونه نیست و هیچ بدیل بهتری برای سرمایه داری نیست و باز تن به استثمار می دهیم، با اینکه می دانیم رای دادن ما هیچ تغییر اساسی در نظام سیاسی ما ایجاد نمی کند با این همه همچنان به پای صندوق های رای می رویم، با اینکه می دانیم دین و کلیسا از ما سوژه های مطیع و فرمانبردار با وجدانی معذب می سازد باز به کلیسا می رویم و طوری عمل می کنیم که گویا این گونه نیست، به قول "پیتر اسلوتردیک" ما سوژه های کلبی مسلک هستیم، واپسین انسان های نیچه، انسانهایی که ناتوان از خلق ارزش های نوین و قدرت آفرینندگی هستند و فقط بلدند مصرف کنند و چرخ های سیستم را روغن کاری بکنند.
ادامه..👇
@Kajhnegaristan