کلبی مسلکی یعنی این و سوژه‌ی کلبی مسلک کسی است که با علم به اینکه برداشت رسمی از واقعیت تحریف شده است، ولی همچنان به این دور و تسل

کلبی مسلکی یعنی این و سوژه ی کلبی مسلک کسی است که با علم به اینکه برداشت رسمی از واقعیت تحریف شده است، ولی همچنان به این دور و تسلسل و تکرار تن می دهد، تمام اینها نشان می دهد ابهام و سازوکار ایدئولوژی در سمت آگاهی نیست، یعنی اینگونه نیست که چون ما نمی دانیم یا آگاه نیستیم به شکل ایدئولوژیک عمل می کنیم یا فریب ایدئولوژی را می خوریم، باید توجه داشت که ایدئولوژی در عصر پسامدرن کاملا متفاوت عمل می کند و عمده کارکردش نه به شکل آگاهانه بلکه به شکل ناخودآگاه است، به شکل زیرپوستی و نامحسوس. مشکل ایدئولوژی دیگر با آگاهی حل نمی شود، همه ی ما آگاهانه به شکل ایدئولوژیک فکر و عمل و زندگی می کنیم.آنچه برای ایدئولوژی مهم است کنش ها و اعمال روزمره ی ماست، نه آنچه می گوییم و یا می اندیشیم، آنچه برای ایدئولوژی مهم است شعائر و مناسکی است که بدانها پایبندیم، ممکن است من ساعتها در همین فضای مجازی از رواداری و زیستن با تفاوتها و احترام به دیگربودگی حرف بزنم و عده ی زیادی هم برام گل بزارن، ولی آن لحضه که در خانه افکار همسرم را مسخره می کنم یا دیگری را بخاطر عقایدش بد می دانم کاملا ایدئولوژیک عمل کرده ام، آن لحظه که به یک افغانی یا یک عرب، تمسخر می کنم نژادپرستی ایدئولوژیکم، پس ایدئولوژی کمتر با افکار ما کار داره، بلکه اوج نقطه ی ثقلش روی اعمال ماست، در پست های بعدی توضیحات مفصل تری خواهیم داد.
ادامه دارد...

@Kajhnegaristan