‍ نیش‌دارترین کنایه‌ی، نصیب روان‌شناسان «اگو» شده است، روان‌شناسانی که شماری از مشهورترین روان‌کاوان را شامل می‌شوند

‍ نیش‌دارترین کنایه‌یِ #ژاک_لاکان ، نصیبِ روان‌شناسانِ «اِگو» شده است، روان‌شناسانی که شماری از مشهورترین روان‌کاوان را شامل می‌شوند. از جمله آبراهام، هارت‌مان، کریس، اریکسون، لوون اشتاین، سیگال و دیگران.

روان‌شناسانی که هم به آرمان «خود یا اِگویِ خودبنیاد» متعهدند، به آرمانِ «اِگو»یی که خارج از نفوذِ ضمیرِ ناخودآگاه عمل می‌کند و هم به ایده‌یِ روان‌کاوی به مثابه‌یِ وجهی از انتقالِ آرمان‌ها یا ایده‌آل‌هایِ هنجاری متعهدند؛ یعنی به روان‌کاوی‌ای که فردِ تحتِ روانکاوی را به سویِ هدفی از پیش تعیین‌شده رهنمون می‌شود: «اِگویی» قوی، مسلط به خویش و خودبنیاد. برایِ آن کسانی که «اِگوِ» ضعیفی دارند، رسالتِ روان‌کاوی آن است که «اِگو»یِ فردِ تحتِ روان‌کاوی را بر اساسِ «اِگو»یِ روان‌کاو شکل دهند.

لکان معتقد است که روان‌کاوانِ متعصب، افرادِ تحتِ روان‌کاوی را به زور به سویِ آرمانِ سلامت می‌رانند، آرمانی که صرفاً به معنایِ هنجارهایِ گروهی است. به زعمِ لاکان، هدفِ نهاییِ این برداشت‌هایِ «عامه‌پسند» یا «مصرف‌گرا» از درمانِ روان‌کاوانه، راندنِ فردِ تحتِ روان‌کاوی به سویِ [سبکِ زندگی یا] سرنوشتی از پیش تعیین‌شده است ـــ همسر یا مادرِ بهتری بودن، کاسب‌کاری موفق‌تر بودن، تبدیل شدن به کودکی که می‌تواند با مطالباتِ مدرسه «کنار بیایـد» و نظایرِ آن. خواست‌هایی که با انتظارات و توقعاتِ اجتماعی هماهنگ شده‌اند.

[«اِگو» و امرِ خیالی/ الیزابت گروش]


@Kajhnegaristan