«از سخنرانی دکتر میترا کدیور» …تنها به این دلیل که شخص در قرن ۲۰ یا الان قرن ۲۱ زندگی می‌کند و از تکنولوژی این قرن بهره می‌گیرد و

" از سخنرانی دکتر میترا کدیور"


تنها به این دلیل که شخص در قرن ۲۰ یا الان قرن ۲۱ زندگی می‌کند و از تکنولوژی این قرن بهره می‌گیرد و دست بر قضا کامپیوترش هم به اینترنت متصل است نمی‌شود استنتاج کرد که او از تفکر و ذهنیت قرن ۲۰ برخوردار است. حالا برای‌تان توضیح می‌دهم. «به هر دری زدن» یک اصطلاح نسبتاً رایج بین آنالیزان‌ها است زیرا که آن‌ها آن را با گوشت و پوست خود لمس کرده‌اند و دقیقاً به این دلیل که هر دری را زدند و از تمام آن‌ها ناامید شدند که بالاخره سر از دفتر کار روانکاو درآوردند، توجه کنید که من نمی‌گویم مطب بلکه دفتر کار روانکاو چون روانکاوی با طبابت زمین تا آسمان متفاوت است. بله این آنالیزان‌ها همه درها را زدند و از همه آن‌ها ناامید شدند وگرنه اگر دری در این میان برای آن‌ها کارساز بود همان‌جا متوقف می‌شدند و هیچ وقت هم گذرشان به دفتر روانکاو نمی‌افتاد. آن درهایی که آنالیزان‌ها همه را زدند و ازشان ناامید شدند، درهایی هستند که در طول تاریخ یکی یکی به وجود آمدند و مدتی هم کارساز بوده‌اند و زمانی که عملاً کارایی خود را از دست دادند جای خود را به در بعدی دادند. روانکاوی در این صورت محصول عدم کارایی تاریخی تمام درهای سلف است و اگر روانکاوی کارآیی خودش را حفظ نکند ناچار جای خود را به در بعدی خواهد داد و یا اگر استحاله شود، ناگزیر ابنای بشر به درهای قبلی رو خواهند آورد، حالا با چه میزان موفقیت و کامیابی این خود مقوله دیگری است. حال اگر شخص یکی از این درهای متعدد را بزند و کامیابی را که به دنبالش است از این در به دست بیاورد بدین معنی است که این شخص به راه حلی که از لحاظ تاریخی منقضی شده اکتفا کرده و به همان دل‌خوش است یعنی که ذهنیت او هم عصر این مرحله تاریخی منقضی شده است. اکنون اگر بر حسب تصادف و به دلایل متعدد که یکی از آن‌ها می‌تواند ارجاع از جانب یک متخصص و یا توصیه دوست و آشنا باشد این شخص از دفتر کار روانکاو سر در بیاورد، به نظر شما آیا می‌شود برای او یک روانکاوی موفق انجام داد؟ کسی که قاعدتاً می‌توانسته به یکی از آن درهایی که از لحاظ تاریخی منقضی شده دل‌خوش باشد و هنوز آن ذهنیت قرن بیستمی را ندارد، می‌شود رویش روانکاوی انجام داد؟ اگر جواب به طور قطع منفی نباشد قطعاً جای تردید دارد. واقعاً روانکاوی برای همه نیست و علتش هم دلایل تاریخی است. همان‌طور که اقتصاد و سیاست مقولاتی کاملاً تاریخی هستند و جوامع باید یک رشدی از لحاظ تاریخی بکنند تا به یک مرحله خاصی از اقتصاد و سیاست برسند. اینکه اقتصاد و سیاست در جامعه‌ای ارتباط مستقیمی با میزان تکامل تاریخی آن‌ها دارد. روانکاوی هم یک مقوله تاریخی است که ارتباط مستقیم با میزان تکامل تاریخی فرد تکامل تاریخی ذهنی فرد دارد. برخلاف تکنولوژی که می‌تواند وارداتی باشد و از این رهگذر هم چندان صدمه‌ای نخورد ناخودآگاه محصول زمانه خودش است، محصول مستقیم تاریخ و تاریخچه است و اگر به این نکته توجه کنیم که ناخودآگاه یک محتوای اپیستمیک دارد، دیگر درک آنچه گفته شد چندان مشکل نخواهد بود.


@Kajhnegaristan