«موقعیت روانکاوی». همه شانه خالی می‌کنند

"موقعیت روانکاوی"
قسمت دوم


« تاكنون متوجه شدیم که وضعیت در خارج از علم روانکاوی چگونه است؛ اما اینک این سوال را مطرح می کنیم که درون علم روانکاوی وضعیت چگونه است؟ همه شانه خالی می کنند. پژوهشگران زیر فشار پس راندگی جنسی مقاومت نمی کنند. کارل یونگ تمام نظریه ی روانکاوی را که محکم به پا ایستاده است، مغشوش میکند و از آن مذهبی می سازد که کمتر سخنی درباره مسائل جنسی در آن یافت می شود. همچنین آلفرد آدلر از واپس رانی جنسی به این نظریه می رسد که پدیده های جنسی یکی از مظاهر پدیده ی برتری طلبی و قدرت هستند و با این گفته با ایده ی اصلی روانکاوی قطع رابطه می کند. اتو رنک که خود زمانی جز بااستعداد ترین شاگردان فروید بود مفهوم لیبیدو را در روانشناسی ایگو حل می کند و به این ترتیب به نظریه پیکر مادری و ترومای تولد می رسد و دست آخر منکر مفاهیم اساسی روانکاوی می شود. واپس رانی جنسی دائماً بر ضد روانکاوی عمل می کند. کارهایی که خود محافل روانکاوی انجام می دهند و در جهت رقیق کردن، کوچک شمردن و میانه رفتن است و نشان می دهد آنها تا چه اندازه از حیث اجتماعی و اقتصادی بازیچه محافل قدرت و ثروت هستند. از زمان انتشار کتاب فروید بنام ایگو و نهاد تقریبا دیگر هیچ سخنی از لیبیدو نیست و می کوشند همه ی نظریه امراض روانی را به ایگو و مکانیسم های آن نسبت دهند.»

ویلهلم رایش، ماتریالیسم دیالکتیک و روانکاوی، ترجمه نیما هرسینی، ، ص ۵۶

@Kajhnegaristan