«موقعیت روانکاوی». قسمت نخست … «وضعیت روانکاوی در میان توده مردم هم به همان اندازه تاسف برانگیز بود

"موقعیت روانکاوی"
قسمت نخست


« وضعیت روانکاوی در میان توده مردم هم به همان اندازه تاسف برانگیز بود. در اثر فشار اخلاق بورژوازی ، همه روانکاوی را بعنوان یک مُد که می تواند پاسخ گوی وضعیت اجتماعی تازه ی آنها باشد، از آن خود کرده اند؛ عقده های همدیگر را تحلیل می کنند؛ در مهمانی و مجالس و موقع صرف قهوه از سمبولیسم رویاها سخن می گویند؛ بی ه‍یچ صلاحیت علمی بحث می کنند و با روانکاوی مخالف یا موافق هستند؛ یکی در مقابل فرضیه بزرگ فروید مرعوب و شگفت زده می شود و دیگری که کمتر از او نادان نیست، اطمینان دارد که فروید و اطرافیانش شیاد هستند و نظریات آنها حباب صابونی بیش نیست و این نقادان همچنین می گویند تاکید بیش از حد بر مسائل جنسی چه معنی ای می دهد ، مگر امور مهمتر و عالیتری وجود ندارند؟ ولی خودشان در خلوتی دیگر جز درباره ی مسائل جنسی حرف نمی زنند. در آمریکا انجمن ها و ژورنال کلوپ های بحث روانکاوی تشکیل میشود. اوضاع و احوال مساعد است و باید از آن استفاده کرد؛ نیروی جنسی ارضا نشده ی زیادی وجود دارد که باید تا حد آخر مصرف شود و در ضمن با اعمال مبهمی که جرات می کنند به آنها نام روانکاوی بدهند، پول زیادی به جیب می زنند؛ روانکاوی کسب و کار خوبی شده است.»

ویلهم رایش، ماتریالیسم دیالکتیک و روانکاوی ،ترجمه نیما هرسینی، ص ۵۶

@Kajhnegaristan