✍ حسام محمدی …به گفته هرمان هسه «درختان همیشه برای من نافذترین موعظه گران بوده‌اند..» موعظه‌های یک درخت همیشه رنگ و بویی از یک تنه

✍ حسام محمدی


به گفته هرمان هسه "درختان همیشه برای من نافذترینِ موعظه گران بوده اند.." موعظه های یک درخت همیشه رنگ و بویی از یک تنهایی عمیق با خود به همراه دارند...
از دیدنِ انبوهِ درختان واهمه ای در دلِ آدمی زنده می شود، بواقع درختان یادآورِ تمام تنهایی های انسان به میانِ یک جمعِ انبوه اند.. باغچه هایی که در نابودنِ یک هماغوشی بیل می خورند و جهانی آلوده به مِحنت که در لابلای شاخسارهای درختان همواره جاریست.. یک نگاهِ منتظر که در پس قامتِ بلند درختان و رقاصی شاخه هایشان پنهان می ماند و انتظاری که در پس یک اندیشه پاییزی به فرسودگی و فرتوتی می انجامد.. درختان به فصلِ عاشقی عادت دارند و گذار از عشوه های پاییزی را به میانجیِ یک بازتکرارِ دوران متحمل می شوند..
من برای درختان از آن باب احترام قائلم که تنهایی را از عمقِ ریشه هایشان نفس می کشند، آنان به هنگام شب، شیون هایِ مداومِ باد را آویزه گوش هایشان می کنند و تمامِ تلخی های فراق را در میوه های شیرینِ بهاری جار می زنند... ریزشِ برگِ درختان نشان از دل بریدگی های سالیانه و رویش مجدد یک امیدِ واهی از برای در هم تنیدنِ شاخه های درختان در هم شکل می گیرد... در این میان، باغچه ها معابری برای رویشِ یک جدایی اند و یک درخت تا ابد تنهاست...




@Kajhnegaristan