«آسیب شناسی مفهوم خانواده». ✍ رضا مجد

"آسیب شناسی مفهوم خانواده"
✍ رضا مجد
قسمت سوم


مبحثی بنام مبحث خانواده، که ما سعی کردیم به شکل اختصار، به بحرانها و جایگاه متزلزل آن در بافت سیاسی و اجتماعی و سیاسی آن اشاره بکنیم، مبحثی به شدت پیچیده و بنیادین و گسترده است، و ما بخاطر رعایت حوصله ی خوانندگان، سعی در خلاصه گویی و ساده کردن آن شدیم، هرچند که این مختصر گویی می تواند توان انتقادی آن را کم کند. ولی با توجه به شرایط ایجابی فضای مجاز گویی این امر اجتناب ناپذیر است.
پس در این پست سعی می کنیم جمع بستی از بحث خانواده را ارائه بکنیم، خانواده ای که دیگر به سبک و سیاق گذشته ها قائم بالذات نیست، ولی در عصر حاضر کم کم ما شاهد محو تدریجی خود مفهوم خانواده هستیم، عصری که پیشاپیش داغ شکست بر هر امر متشکل اجتماعی، اعم از خانواده و اجتماع و ازدواج و حتی در فرمت کوچکتر، عشق، می نهد، و آن را تا سطح شئ شدگی و سود و سودا فرو می کاهد، چیزی که لازم به یادآوری است، این است که هر رویکرد منتقدانه برای ترمیم و بازآفرینی مفهومی بنام خانواده، که بدون درگیر شدن به سیاست و دولت و نهادها و بررسی نسبت سلطه و قدرت و انقیاد، و بدون توجه به چرایی ایجاد شکاف طبفاتی، سعی در بولد کردن و انتزاع مفهوم خانواده می کند و تمام بار نقد را به خانواده تحمیل می کند، نه تنها در تبیین چرایی و چگونگی این امر شکست خواهد خورد بلکه گرهی بر گره های اجتماعی خواهد افزود. باید به این طیف منتقدان یادآود شد که اینگونه خیال پردازی ها و انتظارات و شکاف ها را خانواده ها ببار نمی آورند که بتوان با تغییر نگاه و تغییر تفکر، و مدیریت و مشتی پندهای اخلاقی و نصایح روانشناسانه، به تغییر و اصلاح آن اقدام کرد.
تا چیزی بنام بت وارگی پول هست، و شکاف های طبقاتی و حرص و عطش مصرف و برقراری مناسبات تولیدی به شیوه ی اقتصاد نئولیبرالی و سرمایه دارانه، صحبت کردن از اصلاح یا ترمیم خانواده جز مشتی شعار چیزی نخواهد بود. این ساختار حاکم بر جامعه و خانواده معیوب است، مخدوش است، باید دید این مناسبات را چه کسانی ایجاد می کنند، این مناسبات غیر انسانی اقتصادی و سیاسی را، و منطق پشت این مناسبات چیست ، تنها با تغییر ساختار های کلان و زیربنایی است که می توان اصلاح و ترمیمی در کانونی بنام کانون خانواده ایجاد کرد.

@Kajhnegaristan